متعال از قدرت بىنهايت خويش به اين مخلوقات، قدرت اراده و انتخاب داده است و اين امر جلوهاى از قدرت الهى است كه در بعضى مخلوقات ظهور پيدا نموده است. «قدرت اراده» يا «قدرت انتخاب» به اين معنا است كه زندگى اين موجودات دو سويه است. به عبارت ديگر دو راه يا دو مسير، فراروى اين موجودات وجود دارد كه مىتوانند با اراده آزاد خويش، راه صحيحِ زندگى را از راه ناصواب انتخاب نمايند. يك مسير در نهايت توأم با خوشى و سعادت خواهد بود و منتهى اليه مسير ديگر با بدبختى، عذاب و درد هميشگى همراه خواهد بود.
يكى ديگر از الطاف و محبتهاى خدا ـ علاوه بر اعطاى قدرت اتنخاب و اراده ـ اين است كه راه تكامل و مسير سعادت را براى اين موجود مختار هموار ساخته است و او را تشويق و ترغيب نموده است كه از مسير سعادت گام بردارد تا به آن مقصد عالى و ارزشمند نايل گردد.
5. تكليف «ارشادى» و تكليف «مولوى»
بايد دقت نمود كه گاهى امر و نهى خداوند و هدايت انسانها از طريق «امر و نهى ارشادى» است. اوامر و نواهى ارشادى، الزامآور نيستند و ايجاد تكليف نمىكنند، بلكه فقط راه خوب و بد را به انسان نشان مىدهند و پيامدهاى مثبت يا منفى يك فعل را بيان مىدارند؛ همانند حالتى كه يك فرد آگاه و مطلع، در يك دو راهى به شما بگويد: اگر از اين راه ادامه مسيردهى، به سرزمينى سبز و خرّم خواهى رسيد، و اگر از مسير ديگر حركت نمايى، به يك دره هولناك سقوط مىكنى و موجب نابودى تو خواهد شد: رُسُلا مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى َللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكيًما(159)؛ پيامبرانى كه بشارتگر و هشدار دهنده بودند، تا براى مردم، پس از [فرستادن]پيامبران، در مقابل خدا [بهانه و]حجتى نباشد، و خدا توانا و حكيم است. نيز در آيه ديگر مىفرمايد: لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَة وَ يَحْيَى مَنْ حَىَّ عَنْ بَيِّنَة وَ إِنَّ اللّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ(160)؛ تا كسى كه [بايد]هلاك شود، با دليلى روشن هلاك گردد، و كسى كه [بايد] زنده شود، با دليلى واضح زنده بماند، و خدا است كه در حقيقت شنواى دانا است.
برخى معتقدند كه آن امر و نهيى كه نسبت به حضرت آدم و حوا(عليهما السلام)، قبل از نزول و هبوط به اين عالَم انجام شد، از نوع امر و نهى ارشادى بوده است: فَقُلْنَا يَا ءَادَمُ اِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَ