5. بيانى تمثيلى از قرآن در مورد «حكيمانه» بودن خلقت
قرآن كريم در همين زمينه آيهاى دارد كه با بيانى بسيار زيبا و شيوا به اين مسأله اشاره كرده و به فرمايش مرحوم علامه طباطبايى از غرر آيات قرآنى است. در سوره رعد مىفرمايد: أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ اَوْدِيةً بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رَابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِى النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَة أَوْ مَتَاع زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقّ وَ الْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَ أَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسُ فَيَمْكُثُ فِى الاَْرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الاَْمْثَال(64)؛ از آسمان، آبى فرو فرستاد. پس رودخانههايى به اندازه گنجايش خودشان روان شدند، و سيل، كفى بلند روى خود برداشت، و از آنچه براى به دست آوردن زينتى يا كالايى، در آتش مىگذارند نيز نظير آن كفى برمىآيد. خداوند، حق و باطل را چنين مثَل مىزند. اما كف، بيرون افتاده از بين مىرود، ولى آنچه به مردم سود مىرساند در زمين [باقى]مىماند. خداوند مثَلها را چنين مىزند. خداوند در اين آيه، براى اختلاط حق و باطل در اين عالم و جايگاه تكوينى حق و باطل در درون اين نظام احسن، مَثَلى مىزند. مىفرمايد خداوند آب پاك و زلالى را از آسمان نازل مىكند، كه منظور همان باران است؛ بارانى كه در لطافت طبعش خلاف نيست. خداوند عالم، اين آب را با آن زلالى و شفافيت نازل مىكند، اما وقتى اين باران نازل مىشود و به روى زمين مىرسد، اين قطرههاى باران به هم متصل و در كنار هم انباشته مىشوند و سيلاب به راه مىافتد. ابتدا از كوهها و كوهپايهها سرازير مىشود و بعد به صورت نهرهايى جارى مىگردد و در گودىها و پستى و بلندىهاى زمين به راه مىافتد و امواج خروشانى ايجاد مىكند. بر روى اين سيلاب خروشان و امواجى كه در تلاطم هستند كفهايى ظاهر مىشود: فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رَابِياً. شبيه همين مسأله به هنگام ذوب طلا و ساير فلزات كه از آنها زيورآلات يا وسايل و ابزارهاى مختلف مىسازند، به وجود مىآيد و وقتى كه فلزى را ذوب مىكنند بر روى آن كفى ظاهر مىشود: وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِى النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَة اَوْ مَتَاع. اين كف روى آب يا روى آن فلزات ذوب شده، هيچ نسبتى با آن آب و فلز ندارد. تمام خواص و آثار، مربوط به آن آب و فلز است و اين كفها هيچ خاصيتى ندارند. مَثَل اين كفها مَثَل باطل در جهان خلقت است. خود آن سيل كه نتيجه ريزش باران است حق است و آبى است كه منشأ حيات است و مردم و موجودات از آن استفاده مىكنند. اين آب وقتى از آسمان نازل مىشود، آلودگىها و خار و خاشاك و كفهايى روى آن ظاهر مىشود، اما اين كفها دوامى
نظریه حقوقی اسلام ج1
جلسه چهارم: «حق» و مفاهيم مختلف آن (4)