مدعاى قرآن اين است كه انسانها بايد حتماً و ضرورتاً برخى از حقايق را به طور يقينى بشناسند. اگر كسانى در مورد برخى مسايل شك و شبهه دارند و هنوز براى آنها به طور يقينى ثابت نشده، عقلا موظفند كه درباره آنها تحقيق كنند تا به نتيجه يقينى برسند و از ديدگاه اسلامى، تحصيل يقين در اين قبيل موارد از همه چيز واجبتر است.
5. موضع قرآن در مقابل شكگرايان
اگر انسان براى خود مسؤوليتى قايل است، قرآن لازمه عقل و منطق انسانى را اين مىداند كه بايد كارى انجام دهد و مسؤوليتپذير باشد. اولين مسؤوليت انسان اين است كه چند مسأله را براى خودش حل كند كه در صدر آنها نيز اين سه مسأله قرار دارد: 1ـ خدايى هست يا نه؟ 2ـ قيامتى وجود دارد يا نه؟ 3ـ ما در برابر خدا تكليفى داريم يا نه؟ اين سه، مسايلى هستند كه انسان بايد در درجه اول به طور يقينى براى خودش حل كند و قرآن كريم كسانى را كه در مورد تحصيل علم نسبت به اين مسايل سهلانگارى كرده و به ظن و گمان اكتفا مىكنند، سخت مورد مذمت و نكوهش قرار داده است. اگر آيات قرآن را راجع به اين سه مسأله، يعنى توحيد و نبوت و معاد، بررسى كنيم، مىبينيم قرآن سخت تأكيد دارد كه هر انسانى بايد در مورد آنها به نتيجه يقينى برسد و اگر به ظن و شك اكتفا كند سخت مورد نكوهش است و بايد عواقب شوم اين ظنگرايى و شكگرايى را بپذيرد؛ يعنى سرانجامى جز شقاوت ابدى نخواهد داشت. جا داشت بحث مستقلى را به همين مطلب اختصاص بدهيم و درباره آن صحبت كنيم، ولى چون بحث ما در اين جا فقط جنبه مقدمه براى ورود به بحث اصلى را دارد، لذا در صدد بسط و تفصيل اين بحث نيستيم و فقط به چند آيه در اين رابطه اشاره مىكنيم:
قرآن هنگامى كه درباره توحيد يا نبوت و حقانيت دعوت انبيا و يا درباره معاد صحبت مىكند، تأكيد مىورزد كه بايد نسبت به آنها يقين داشته باشيد. اولين صفحه قرآن را كه باز مىكنيد، بعد از سوره حمد، در ابتداى سوره بقره، شرط استفاده از قرآن را اين مىداند كه يقين به آخرت داشته باشيم: ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَرَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ. الَّذِينَ ... وَبِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُون(6)؛ اين است كتابى كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست [و]مايه هدايت تقوا پيشگان است. آنان كه ... و به آخرت يقين دارند؛ يعنى كسانى مىتوانند از قرآن استفاده كنند و در پرتو نور هدايت آن به سعادت برسند كه به آخرت يقين داشته باشند. اگر كسى نسبت به آخرت يقين نداشته باشد و