يك واژه عربى است. از آنجا كه معادل فارسى آن گويا و روشن نبوده است، لذا در ترجمه فارسى نيز از واژه «كرامت» استفاده شده است(211). منظور از «كرامت» اين است كه انسان داراى حُرمت است و حق دارد در جامعه بهطور محترمانه زيست كند و كسى حق ندارد با گفتار و رفتار خويش حيثيت او را با خطر مواجه سازد. همچنين «قوه مقنّنه» در تدوين قانون، و «قوه مجريه» در اجراى قانون، بايد به گونهاى عمل كنند كه موجب بىحرمتى به شخص مجرم نگردد(212). بر اين اساس، «اعلاميه جهانى حقوق بشر» تأكيد مىكند كه مجازاتهايى كه موجب بىاحترامى به شخص مىگردد، بايد لغو گردد. نيز بر اساس «حق حيات»، تأكيد شده كه قانونگزارانِ كشورها بايد مجازات «اعدام» را لغو نمايند(213)؛ چون هر انسان، گرچه گنهكار و مجرم هم باشد داراى حق حيات است و نبايد زندگى او صدمه ببيند. از اين رو، در برخى كشورها قانون مجازات اعدام لغو شده است. آنان افتخار مىكنند كه اين عمل به خاطر رعايت حقوق انسان و حق حيات صورت پذيرفته است. از نظر آنها، شكنجه و توهين در هنگام دادرسى ممنوع است و حتى پس از ثبوت جرم، بايد از رفتارى كه موجب بىحرمتى به شخص مجرم مىگردد، پرهيز شود. كسانى كه اين اعلاميه را بسيار مقدس مىشمارند، سعى مىكنند كه مجرم را به «جريمه مالى» يا «زندان» محكوم سازند. از نظر آنان، اين دو نوع مجازات، با كرامت انسان منافات ندارد. از اين رو مشاهده مىشود افرادى كه مرتكب جنايت شدهاند، با پرداخت مقدارى پول آزاد مىشوند، و يا حداكثر به زندان محكوم مىگردند.
ناگفته نماند امروزه در دنيا بىحرمتىهاى فراوانى به انسانهاى بىگناه صورت مىپذيرد و هر گاه منافع قانونگزاران، مجريان و سردمداران زر و زور در معرض خطر قرار گيرد، جنايات
نظریه حقوقی اسلام ج1
جلسه نوزدهم: حق كرامت انسان (2)