نمايد و كارهاى روزمره را انجام دهد. در آن مرتبهاى كه فاعليتِ خدا وجود دارد، هيچ شريكى ندارد، امّا در مرتبه نازلتر از مرتبه ربوبيت الهى و به اذن او، فاعلهاى ديگرى، همچون انسان وجود دارند كه از خوداستقلال ندارند، بلكه قائم به اراده او هستند و به اذن او داراى تأثير مىباشند.
اينگونه فاعلها كه از نظر فلاسفه الهى «فاعل ما به الوجود» يا «فاعل اِعدادى» مىباشند؛ به همان اندازه كه در پيدايش يك پديدهاى نقش داشته باشند، نسبت به آن حق پيدا مىكنند، و نيز به همان ميزان كه در حفظ و يا در رشد و تكاملِ شيىء نقش داشته باشند، مىتوان حقوقى براى آنها در نظر گرفت.
براى تبيين اين مطلب، شواهد و نمونههايى بيان شده است كه برخى از آنها پيچيده و مورد اختلاف و نيازمند استدلالهاى بسيار دقيق و گاه محتاج استناد به وحى الهى مىباشد تا بتوان پاسخ قانع كننده براى آن يافت .دراين ميان، برخى شواهد ومثالها به قدرى روشن و قابل فهم است كه تمام فرقهها، مذاهب و ملل آن را قبول دارند؛ مثلا اينكه مىگوييم: مادر نسبت به فرزند خويش حق دارد؛ اين حق به آن دليل است كه مادر نسبت به فرزند خود بيشترين نقش را ايفا نموده است. مادر حداقل داراى سه منشأ حق است: اولا در پيدايش فرزند مؤثر است؛ ثانياً جنين را در رحم خود رشد مىدهد و ثالثاً بعد از تولد در حفظ و تربيت فرزند، زحمات زيادى را متحمل مىگردد. در عالَم انسانى، اين «مادر» است كه با توجه به اين سه نقش، بالاترين تأثير را در فرزند داشته است. البته ممكن است در مورد مقدار و ميزان حق مادر به فرزند اختلاف ديدگاه وجود داشته باشد؛ عدهاى بيشترين حق را به مادر مىدهند و برخى حق كمترى مىدهند، ولى به هر حال تمام عقلاى جهان در اصل مسأله، يعنى حق داشتن مادر نسبت به فرزند خويش اتفاق نظر دارند.
از نظر اسلام نيز اينگونه است؛ يعنى با وجودى كه در مورد والدين سفارش شده است، ولى در مورد مادر و حق او تأكيد بيشترى شده است: وَ وَصَّيْنَا الاِْنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ اُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْن وَ فِصَالُهُ فِى عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْلى وَ لِوَالِدَيْكَ إِلَىَّ الْمَصِير(135)؛ و ما به انسان در مورد پدر و مادرش سفارش كرديم؛ مادرش او را به ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد (و به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازهاى را متحمل مىشد)، و دوران شيرخوارگى او در دو سال پايان مىيابد؛ (آرى به او توصيه كردم) كه براى من و براى پدر و مادرت شُكر به جا آور كه بازگشت (همه شما) به سوى من است.
نظریه حقوقی اسلام ج1
جلسه دوازدهم: رابطه فاعليت و ثبوت حق