مىتوانيم نسبت به واقع، نسبت به عالم آخرت و يا ساير حقايق پيدا كنيم، ممكن است مختلف و متضاد باشند، آيا همه اين معرفتها مىتوانند صحيح و حق باشند؟ چون امروز يكى از گرايشهاى فكرى ـ كه يكى از سرچشمههاى مهم آن، شكگرايى است ـ كه در دنيا مطرح است، گرايشى است به نام پلوراليسم كه در زمينههاى مختلفى طرح شده و از باب همان تعميمهاى نابهجايى كه در ابتداى بحث همين جلسه به آن اشاره كرديم، به حوزه دين هم كشيده شده است. البته اين مسأله هم نياز دارد كه حداقل يكى، دو جلسه به تفصيل درباره آن صحبت كنيم، ولى چون خارج از موضوع بحث فعلى ماست باز در اين مورد هم به اشاره و اجمال اكتفا مىكنيم.
يكى از عرصههاى مهم تفكر پلوراليسم، عرصه سياست است. در باب مسايل سياسى ممكن است افراد مختلف، ديدگاهها و گرايشهاى متفاوتى داشته باشند؛ چه از نظر سليقههاى شخصى و چه از نظر مرامهاى گروهى و مواضعحزبى. در يك جامعه ممكن است چند حزب با چند مرام و گرايش مختلف در زمينه مسايل سياسى وجود داشته باشند و نمىشود گفت آنچه يك حزب خاص مىگويد حتماً صددرصد صحيح است و مرام فلان حزب ديگر صددرصد باطل است. امروز در دنيا جامعه چندصدايى و پلوراليسم سياسى، امرى پذيرفته شده است؛ زيرا مسايل سياسى آن چنان نيست كه به يك نتايج حتمى و قطعى برسد كه بگوييم اين نظر صددرصد صحيح است و تمامى آنچه برخلاف آن است صددرصد غلط و باطل است. اين، پلوراليسم سياسى است، كه البته به نظر ما هم تا حدودى (و نه به طور مطلق) معقول است؛ چون يك سرى مسايلى وجود دارند كه پاسخ قطعى و صددرصد ندارند؛ مسايل سياسى، اجتماعى و يا اقتصادى معمولا از اين قبيل هستند. به هر حال، پلوراليسم تا مادامى كه در حوزه مسايل سياسى و اجتماعى باشد چندان مسأله غير قابل قبول و منكَرى نيست. مشكل اساسى هنگامى پيدا مىشود كه بخواهيم اين نظريه را به حوزه مسايل دينى هم وارد كنيم؛ همچنان كه اين كار را كردهاند. امروزه، كم نيستند كسانى كه مىگويند همانطور كه گرايشهاى سياسى در يك جامعه مختلف است و وجود صداها و گرايشهاى مختلف و متضاد نسبت به مسايل سياسى امرى مقبول و غير قابل انكاراست، دين هم به همين صورت است. همان طور كه چند حزب داريم، دينهاى متعددى هم داريم، و همان طور كه نمىشود گفت حزب الف هرچه مىگويد درست و حزب ب هرچه مىگويد نادرست و غلط است، در
نظریه حقوقی اسلام ج1
جلسه اول: «حق» و مفاهيم مختلف آن (1)