زن است و نازل ترين مرتبه ى مرد است؛ لكن از همين مرتبه ى نازل، حركت به سوى كمال است. انسان، موجود متحرك است؛ از مرتبه ى طبيعت تا مرتبه ى غيب، تا فنا در الوهيت. براى صديقه ى طاهره (س) اين مسائل، اين معانى حاصل است. از مرتبه ى طبيعت شروع كرده است، حركت كرده است؛ حركت معنوى؛ با قدرت الهى، با دست غيبى، با تربيت رسول اللّه (ص) مراحل را طى كرده است تا رسيده است به مرتبه اى كه دست همه از او كوتاه است». «1»
وقتى در احوال حضرت فاطمه زهرا (س) تأمّل بفرماييد، احساس مى كنيد گويا آن حضرت آشنايى است كه از او فاصله گرفته ايد و سخت طالب ارتباط با او هستيد. اشك براى آن حضرت حكايت از چنين شعور باطنى دارد. چون وقتى دل انسان متوجّه محبوب خود شد و سپس دورى خود را نسبت به او احساس كرد، اشك اش جارى مى شود و از طريق اشك، سوزِ دورى از محبوب را اظهار مى نمايد تا همان اشك ها در عالم روحانى قدم هايى شوند براى نزديكى به آن محبوب باطنى.
فاطمه زهرا (س) در همه ى حركات و سكناتشان نمايش عبوديت محض در مقام انسانى هستند، درست همان چيزى كه خداوند ما را براى آن خلق كرده است. حقيقت هر انسانى عبوديت است و فاطمه زهرا (س) مظهر همان عبوديت است كه حقيقت انسان را تشكيل مى دهد و همه ى انسان ها در عمق جان خود به دنبال آن هستند و در اين راستا حضرت زهرا (س)