صفحه ١٠٤

بنگريم، از اين طريق است كه نور فاطمه زهرا (س) به عنوان يك حقيقت آسمانى، بر قلب ما تجلّى مى كند و خود را به ما مى شناساند، آن وقت مى يابيد كه آن حضرت نور جان ما است، با تمام وجود احساس مى كنيد او گمشده ى ما است و ما از قديم با آن حضرت آشنا بوده ايم. به قول شاعر «آشنايى نه غريب است كه جان سوز من است». بايد درست نظر كرد و حضور ذوات قدسى را در هستى ديد و متوجّه شد كه آن ها در همه ى عوالم حاضرند، بايد نظر كرد و آن ها را يافت. حضرت روح الله «رضوان الله تعالى عليه» با چنين نگاهى به حقيقت ملكوتى زهراى مرضيه (س) نظر مى كنند و مى فرمايند:
 «تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى يك انسان متصور است در فاطمه زهرا (س) جلوه كرده و بوده است. يك زن معمولى نبوده است؛ يك زن روحانى، يك زن ملكوتى، يك انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه ى انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان. او زن معمولى نيست؛ او موجود ملكوتى است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است؛ بلكه موجود الهى جبروتى در صورت يك زن ظاهر شده است ... تمام هويت هاى كمالى كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد- تمام- در اين زن است ... زنى كه تمام خاصه هاى انبياء در اوست ... معنويات، جلوه هاى ملكوتى، جلوه هاى الهى، جلوه هاى جبروتى، جلوه هاى مُلكى و ناسوتى- همه- در اين موجود مجتمع است. انسانى است به تمام معنا انسان؛ زنى است به تمام معنا زن. از براى زن ابعاد مختلفه است؛ چنانچه براى مرد، و براى انسان. اين صورت طبيعى، نازل ترين مرتبه ى انسان است و نازل ترين مرتبه ى