صفحه ٧٨

حضرت (ص) مى باشد و چنين سينه اى شايستگى آن را دارد كه قرآن بر آن نازل شود. «1»
و نيز در بيان السعاده از بنيه ى محمديه تعبير به صدر محمد (ص) شده و گفته است: «فى ليلة القدر التى هى صدر محمد (ص)»، قرآن در قلب محمد (ص) نازل شد كه آن قلب، همان ليلةالقدر است.
بر مبنايى كه ليلةالقدر مقام قدسى فاطمه (س) باشد و يا بنيه ى محمدى (ص) كه قرآن به صورت جامع بر آن مقام نازل شده، مى توان فهميد شخصيت جامع الابعاد و بلكه جامع الاضداد انسان كاملى همچون فاطمه زهرا (س) و وجود نورانى و الهى آن انسان معصوم قابل ادراك به تمام معنا نيست و تشابه وجودى ليلةالقدر و فاطمه زهرا (س) در همين نكته ى بليغ در آيه ى مربوطه نهفته است كه مى فرمايد: «لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْر»
تو چگونه ليلةالقدر را مى توانى به راحتى درك كنى و از جهتى مى توان همين تعبير را داشت وقتى حضرت صادق (ع) مى فرمايند: «انّما سُمّيت فاطمةُ لَانّ الخَلْقَ فُطِموا عَن معرفتِها»
و از آن جايى كه ليلةالقدر مراتب پذير و مشكّك است فاطمه (س) نيز از حيث وجودى داراى درجات وجودى است كه بايد هركس براى ادراك او به قدر ممكن در هستى وسعت يابد تا به مقام ليلةالقدر فاطمى تقرّب پيدا كند و خداى سبحان عقل و دل انسان را مستعد و شايسته ى معرفت به اسوه هاى جمال و جلالى