صفحه ٥٧

اگر حجاب هاى نفسانى انسان كنار رود جان انسان به حقّانيت ولايت پنج تن اقرار مى كند زيرا شناخت و معرفت و اتّصال به آن ها در درون ما هست، پس «آشنايى نه غريب است كه جان سوز من است» اگر ما آن ها را نمى شناختيم، به ما نمى گفتند با آن حقايقِ عالمِ قدسِ ارتباط برقرار كنيد. ما به جهت اشتغال به عالم كثرت با آن ها غريبه شده ايم و آن ها را فراموش كرده ايم و اين روايات متذكّر ماست تا از آن عهد معنوى و روحانى خود غافل نمانيم و بدانيم چون ما خودمان را از ارتباط با حقايق عالم وجود محروم كرده ايم، از خود مى پرسيم چگونه با آن ها ارتباط برقرار كنيم. كافى است انسان خود را از مشغوليت هاى بى خود و پوچ آزاد كند، يك مرتبه متوجّه مى شود كه نسبتى با اين پنج تن (ع) دارد، و لذا هر اندازه انسان خود را از كثرات پاك تر كند، اين نسبت آشكارتر مى شود.
با توجّه به اين كه نظر به مقام نورى حضرت زهرا (س) در جان ما هست، بايد موانع ارتباط را برطرف نمود، به همين جهت على (ع) مى فرمايند: «الطُّهُور نِصْفُ الايمان»؛ «1»
 يعنى نصف ايمان با از بين بردن حجاب هاى دنيايى و نفسانى حاصل مى شود و نصف ديگرش خود به خود به لطف الهى محقّق مى گردد. مثل اين است كه براى تشعشع نور آفتاب در درون شيشه ها را پاك كنيم و اين نصف كار است، نصف ديگرش كه تجلّى نور آفتاب است خود به خود محقّق مى شود و لازم نيست نور آفتاب را هم به اتاق بكشانيم. به همين جهت روايت مى فرمايد: نصف ايمان به عهده ى شما است كه عبارت است از رفع حجاب هاى نفسانى و اخلاق رذيله،