صفحه ١٢٨

توحيدِ محمّدى (ص)، چگونه در روزگار خود قد علم مى كند و راهى را در مقابل شيعيانشان مى گشايد تا شاگردان مكتب فاطمه (س) هر حادثه اى را در زمانه ى خود با منطق دين و ديندارى ارزيابى نمايند و جايگاه آن را بشناسند و نسبت به آن بهترين موضع گيرى را داشته باشند و سخت از اين جمله كه گفته مى شود: «خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو» فاصله بگيرند. اگر امام زمان (عج) مى فرمايند: بهترين اسوه و الگوى من فاطمه، دختر رسول خدا (س) است «1» و اگر مى بينيد اهل البيت (ع) همرنگ جماعت و تابع خلفاى جور نشدند، اين ها همه و همه به جهت جبهه اى بود كه فاطمه زهرا (س) آن جبهه را پس از رحلت رسول خدا (ص) گشود. هنر ما آن است كه تمام حركات آن حضرت را- حتى حركات اجتماعى و تاريخى او را- در آينه ى مقام ليلةالقدرى او بنگريم تا إن شاءالله حضرت فاطمه (س) را درست نگريسته باشيم و معنا و جايگاه حركات تاريخى اجتماعى اولياء الهى را جداى از مقام فناى فى الله بودن آن ها نبينيم.
هنوز ابعادى از بحث مقام ليلةالقدرى حضرت مانده است كه إن شاءالله در بحث «حضرت زهرا (س) رازى پيدا و ناپيدا» دنبال خواهيم كرد.
خدايا ما را در راه تبعيت از فاطمه و پدر فاطمه و شوهر فاطمه و فرزندان فاطمه (ع) مدد بفرما!

 «والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»