صفحه ٤٢٧

سوره الشورى، آيه 53

صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ «53»
راه خداوندى كه آنچه در آسمان ها و زمين است براى اوست. بدانيد كه همه امور به سوى او باز مى گردد.

نكته ها:
اين سوره با آيه وحى شروع شد، «حم، عسق، كَذلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ» و با آيه وحى پايان مى پذيرد. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ»
مراد از «روح» در اين آيه را بعضى روح الامين گرفته اند و بعضى فرشته اى بالاتر از ساير فرشتگان كه همراه آنهاست، نظير «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها» «1» و گروهى قرآن دانسته اند كه به نظر اين معنا بهتر است.
روح مايه حيات و زندگى است و قرآن رمز حيات معنوى انسان است. همان گونه كه جسم بدون روح متلاشى و متعفن مى شود، جامعه ى بدون كتاب و قرآن در معرض متلاشى شدن است. آن گونه كه حقيقت روح درك نشدنى است، حقيقت قرآن نيز درك ناشدنى است و آن طور كه روح كهنه نمى شود قرآن نيز كهنه شدنى نيست.
امام على عليه السلام در نهج البلاغه مى فرمايد: «لقد قرن الله به صلى الله عليه و آله من لدن كان فطيما اعظم ملائكته يسئلك به طريق المكارم و محاسن الاخلاق ليله و نهاره» «2» همانا خداوند از لحظه از شير گرفتن پيامبر، يكى از بزرگ ترين فرشتگان خود را همراه او گرداند تا راه مكارم و محاسن اخلاق را شب و روز به او تعليم دهد. بنابراين مراد از جمله «وَ لَا الْإِيمانُ» رها بودن و گمراه بودن و بى ايمان بودن پيامبر، قبل از بعثت نيست، بلكه مراد آن است كه پيامبر از جزئيّات و محتويّات آئين خبر نداشت.
براى حركت معنوى انسان امورى لازم است از جمله: راه، «صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» راهنما، «إِنَّكَ لَتَهْدِي» نور، «وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً» نقشه، «أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» و هدف و