صفحه ١٤٩

5- ضررها از او نيست، ولى نعمت ها از اوست. «نِعْمَةً مِنْهُ»
6- رفاه، مايه ى غفلت و فراموشى است. «نِعْمَةً- نَسِيَ»
7- انسان هاى كم ظرفيّت به هنگام رفاه، مشكلات قبلى خود را فراموش مى كنند. «نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ»
8- غفلت از ياد خدا، مايه ى شرك است و كسى كه بخاطر رفاه خدا را فراموش كرد، به سراغ غير او مى رود. نَسِيَ ... جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً
9- شرك انسان، گسترده است و هر روز به چيزى دل مى بندد. «أَنْداداً»
10- توجّه انسان به غير خدا، ديگران را نيز به اشتباه و گمراهى مى اندازد. «لِيُضِلَّ»
11- انحراف انسان گام به گام است. اوّل: نسيان «نَسِيَ» دوّم: شرك «جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً» سوّم: منحرف كردن ديگران «لِيُضِلَّ»
12- هر كاميابى نشانه ى محبوبيّت نيست. «تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ»
13- مشرك كافر است. جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً ... تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ 
14- كاميابى هاى دنيا نسبت به آخرت كم است. تَمَتَّعْ ... قَلِيلًا
15- مجازات كفران و كفر، قرين شدن با دوزخيان است. «إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ»

سوره الزمر، آيه 9

أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ «9»
آيا (چنين كسى بهتر است يا) آن كس كه در طول شب در حال سجده و قيام به اطاعت مشغول است (و) از آخرت مى ترسد و به رحمت پروردگارش اميد دارد؟ بگو: «آيا كسانى كه مى دانند و كسانى كه نمى دانند يكسانند؟» تنها خردمندان متذكّر مى شوند (و پند مى پذيرند).