صفحه ٣٤٠

روش برخورد با مخالفان 
مخالفان به چند دسته تقسيم مى شوند كه بايد با هر كدام به نحوى عمل كرد:
* گاهى افرادى به خاطر جهل و نادانى در برابر حقّ قرار مى گيرند و دشمنى مى كنند كه اين آيه دستور محبت و برخورد احسن مى دهد.
در آيات ديگر نيز در اين باره آمده است:
1- و هنگامى كه نادانان ايشان را (به سخنى ناروا) مخاطب سازند، سخنى مسالمت آميز يا سلام گويند. «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» «1»
2- و چون بر بيهوده و ناپسند بگذرند، با بزرگوارى بگذرند. «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً» «2»
* گاهى مخالفت افراد بر اساس شك و ترديد است كه بايد با آنان از طريق استدلال و برطرف كردن شبهات برخورد كرد.
شك در مورد خداوند. أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ ... «3»
شك و ترديد در مورد قيامت و رستاخيز. «إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ» «4»
ترديد در مورد نزول وحى وكتب آسمانى بر پيامبر. «إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى  عَبْدِنا» «5»
* گاهى مخالفت بر اساس حسادت است كه بايد با اغماض برخورد كرد.
برادران يوسف اعتراف به حسادت و خطاى خود كردند، كه با وعده آمرزش حضرت يوسف روبرو شدند. إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ ... لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ «6»
هابيل، در مقابل حسادت برادرش قابيل گفت: اگر تو قصد كشتن من را دارى، من (هرگز) دست به چنين كارى نمى زنم. «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ» «7»
* گاهى مخالفت به خاطر حفظ موقعيّت و رفاه و كاميابى هاى مادّى است. در اين موارد اتمام حجّت كافى است و آيات «ذَرْهُمْ» «8»* (آنان را به حال خود واگذار) و «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ» «9»* (از