(1450)3- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ ع أَرْسَلَ الْمَاءَ عَلَى الطِّينِ ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَةً فَعَرَكَهَا ثُمَّ فَرَّقَهَا فِرْقَتَيْنِ بِيَدِهِ ثُمَّ ذَرَأَهُمْ فَإِذَا هُمْ يَدِبُّونَ ثُمَّ رَفَعَ لَهُمْ نَاراً فَأَمَرَ أَهْلَ الشِّمَالِ أَنْ يَدْخُلُوهَا فَذَهَبُوا إِلَيْهَا فَهَابُوهَا فَلَمْ يَدْخُلُوهَا ثُمَّ أَمَرَ أَهْلَ الْيَمِينِ أَنْ يَدْخُلُوهَا فَذَهَبُوا فَدَخَلُوهَا فَأَمَرَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ النَّارَ فَكَانَتْ عَلَيْهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ أَهْلُ الشِّمَالِ قَالُوا رَبَّنَا أَقِلْنَا فَأَقَالَهُمْ ثُمَّ قَالَ لَهُمُ ادْخُلُوهَا فَذَهَبُوا فَقَامُوا عَلَيْهَا وَ لَمْ يَدْخُلُوهَا فَأَعَادَهُمْ طِيناً وَ خَلَقَ مِنْهَا آدَمَ ع وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَنْ يَسْتَطِيعَ هَؤُلَاءِ أَنْ يَكُونُوا مِنْ هَؤُلَاءِ وَ لَا هَؤُلَاءِ أَنْ يَكُونُوا مِنْ هَؤُلَاءِ قَالَ فَيَرَوْنَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَوَّلُ مَنْ دَخَلَ تِلْكَ النَّارَ فَذَلِكَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ.
داخل شدند و آتش بر آنها سرد و سلامت گشت و اصحاب شمال از داخل شدن سرپيچى كردند.
شرح- درباره عالم ذر و اقرار گرفتن از مردم، بعضى از دانشمندان بظهور روايتى كه از عمر رسيده جمود كرده و گفتهاند: چون خدايتعالىآدم را آفريد، نسل او را مانند مورچگان از پشتش در آورد و آنها را زنده ساخت و عقل و شعور داد و سپس از آنهاپرسيد. و برخى گفتهاند: خدايتعالى در خلقت انسان دلائلى براى ربوبيت خود قرار داده و عقول ايشان را چنان رهبرىفرموده كه اگر بطبع و فطرت خود بينديشند، بربوبيتش اقرار كنند. و دستهئى گفتهاند: اين اقرار و اعتراف بلسان قابليت واستعداد جواهر و ذوات آنهاست مانند آيه شريفه: فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ و برخىاحتمال دادهاند كه اين اقرار بلسان ملكوتى بوده، مانند يسبح لله ما فى السموات و ما فى الارض
3- امام صادق (ع) فرمود: چون خداى عز وجل اراده فرمود آدم را بيافريند، آب را بسوى خاك ارسال داشت، سپس مشتى بر گرفت و آنرا بماليد، آنگاه آنرا با دست قدرت خود، دو نيمه ساخت، و بشر را بيافريد، ناگاه بجنبش در آمدند، سپس براى آنها آتشى بر افروخت و باهل شمال دستور داد، داخلش شوند، آنها بسويش رفتند و ترسيدند. و داخل نشدند آنگاه باهل يمين دستور داد، داخلش شوند، آنها برفتند و داخل شدند، خداى عزوجل به آتش امر فرمود تا بر آنها سرد و سلامت گشت. چون اهل شمال چنان ديدند، گفتند: پروردگارا از ما در گذر و تجديد كن، خدا تجديد كرد و بانها فرمود: به آتش در آئيد. آنها رفتند و كنارش ايستادند و داخل نگشتند،
خدا ايشان را بطينت اول بر گردانيد و از آن طينت آدم (ع) را آفريد.
امام صادق (ع) فرمود از اينرو اينها نتوانند از آنها شوند و آنها نتوانند از اينها گردند. از اينجهت (اهل بيت عليهم السلام) عقيده دارند كه رسولخدا صلى الله عليه و آل نخستين كس بود كه داخل آن آتش شد، و از اين با بست قول خداى جل و عز:(((بگو اگر براى خداى رحمان فرزندى بود، من نخستين پرستنده بودم 81 سوره 43 -).