قبول طرف بحث ماست، مىگوييم شما حق نداريد به خاطر مجازات اعدام ما را متهم به نقض حقوق بشر كنيد؛ چون مردم ما با پذيرش اسلام و قوانين آن، مجازات اعدام را پذيرفتهاند. قوانين جامعه شما براى مردم خودتان معتبر است و قوانين مورد قبول مردم و جامعه ما هم براى خودمان معتبر است. طبق مبناى خودتان اگر يك سلسله از حقوق مورد قبول جامعهاى نيست، آن جامعه حق ندارد جامعه ديگر را به خاطر عدم رعايت آن حقوق محكوم كند؛ چرا كه ممكن است حقوق مقبول آن جامعه با اين جامعه تفاوت داشته باشد. اين مسأله در مورد كليه قوانين، از حقوق بشر گرفته تا قانون اساسى و ساير قوانين موضوعه صادق است.
تا اين جا دو ديدگاه اساسى در باب منشأ پيدايش حقوق را توضيح داديم: مكتب حقوق طبيعى و مكتب حقوق پوزيتيويستى. مكتب حقوق طبيعى منشأ پيدايش حقوق را طبيعت مىدانست و پوزيتيويسم حقوقى مبناى حقوق را مقبوليت و پذيرش اجتماعى قرار داد. اما اين كه مقتضاى بينش اسلامى در اين بحث چيست، مسألهاى است كه انشاءالله در جلسات آينده به آن خواهيم پرداخت.
نظریه حقوقی اسلام ج1
جلسه پنجم: خاستگاه و منشأ حقوق