است. هم ما و هم آنها به خوبى مىدانيم، عاملى كه باعث بقاى اسلام در اين كشور و پيروزى انقلاب و حفظ آن بوده است روحيه شهادتطلبى و كفرستيزى و مقاومت در برابر ظلم است كه در مردم ما وجود دارد. به سبب برخوردارى از چنين روحيهاى است كه اين ملت حاضر شده براى حفظ اسلام و ارزشهاى دينى مبارزه كند، خون و جان و مال خويش را ايثار كند، فقر و سختى را تحمل نمايد، زندان برود و شكنجه شود. اين غيرت دينى مردم ما است كه باعث مىشود نسبت به دفاع از اسلام و ارزشها حساسيت زيادى داشته باشند و حاضر به هرگونه فداكارى گردند. اكنون دشمن با پى بردن به اين مسأله و شناخت عامل اصلى ناكامىها و شكستهاى خود، تمام تلاشش را براى تضعيف و محو اين فرهنگ به كار گرفته است. آنان در مقابل فرهنگ غيرت دينى و شهادتطلبى و مبارزه و ايثار، سعى در اشاعه فرهنگ تساهل و تسامح و بىغيرتى دارند. ترويج فرهنگ «نفى تكليف و وظيفه» و «تثبيت روحيه طلبكارى حقوق» نيز در همين رابطه صورت مىپذيرد. فرهنگ اصيل اسلامى اين است كه مسلمان در قبال تضعيف ارزشها و توهين به مقدسات دينى و رواج منكرات «تكليف» دارد امر به معروف كند و «وظيفه» دارد نهى از منكر نمايد و ساكت ننشيند. مروّجان فرهنگ تساهل و تسامح مىگويند اولا در عصر پست مدرنيسم ديگر سخن از تكليف و وظيفه گفتن غلط است، و ثانياً اصولا انسان نبايد نسبت به مسايلى كه پيرامون او رخ مىدهد زياد سخت بگيرد، متعصبانه برخورد كند. رويه درست اين است كه انسان كوتاه بيايد و با روحيهاى بزرگوارانه با همه چيز و همه كس و هر فكر و رفتارى روبرو شود. بالاخره در يك جامعه همه كه مثل شما فكر نمىكنند. هر كس براى خودش عقيده و روش و مَنِشى دارد. اگر بخواهيم زندگى خوب و راحتى داشته باشيم بايد يكديگر را «تحمّل» كنيم و «تولرانس» داشته باشيم. اگر كسى نعوذ بالله خواست به خدا و پيامبر هم فحش و ناسزا بگويد مهم نيست؛ او به پيامبر ناسزا مىگويد، شما هم براى پيامبر صلوات بفرستيد! يك عده مىخواهند كاباره و مراكز فساد و فحشا داشته باشند، مهم نيست؛ شما هم برويد مسجد درست كنيد و جلسه دعاى كميل و زيارت عاشورا ترتيب دهيد.
اينها نمونههايى از افكار و آموزشهايى است كه امروزه در برخى كلاسهاى دانشگاههاى همين جمهورى اسلامى مطرح مىشود. عدهاى كه خودشان را استاد و دكتر و فيلسوف مىدانند سر كلاسهاى خود اين افكار و عقايد را ترويج مىكنند. بعضاً نيز آن را با چاشنى شعر و صنايع ادبى و فنون خطابه و سخنرانى نيز همراه مىكنند تا هر چه بهتر و راحتتر در ذهن
نظریه حقوقی اسلام ج1
جلسه بيست و سوم: تركيب «ليبراليسم» و «پوزيتيويسم اخلاقى»