ترويج دهند و دانشجويان عزيز ما را بر اساس آن تربيت نمايند! از اين رو، مقام معظم رهبرى، آيت الله خامنهاى فرمودند: «عدهاى ايمان جوانان ما را هدف قرار دادهاند.» چه كسانى اينگونه عمل مىكنند؟ چرا با آنها برخورد مناسب صورت نمىگيرد؟ متأسفانه افراد مسؤول كوتاهى مىكنند و افتخار مىكنند كه آنان را آزاد گذاشتهايم؛ چون قانون اساسى مىگويد كه افراد در بيان نظرات خويش آزادند. گويا اين عده فراموش كردهاند كه قانون اساسى مىگويد، بيان نظرات در صورتى كه مخالف مبانى و ارزشهاى دينى نباشد آزاد است. آيا اعتقاد به بندگى انسان در مقابل خداوند جزء مبانى دين نيست؟ آنها در جواب مىگويند: كدام دين، و با كدام قرائت! آرى قرائت اين عده آن است كه اصلا انكار خدا هم با دين منافات ندارد! به راستى چه كسانى اينگونه قرائتها را ترويج مىكنند؟ آنهايى كه ايمان جوانان ما را هدف قرار دادهاند. آنهايى كه يا خودشان شيطان انسى هستند و يا ابزار دست شياطين برونمرزى واقع شدهاند.
بالاترين افتخار براى حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) اين است كه سر بر آستان عبوديت بسايد. آن حضرت به بندگى خويش افتخار مىكند و آن را براى خود بزرگترين عزت مىشمارد: اِلَهِى كَفَى بِى عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً، وَ كَفى بِى فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِىَ رَبّا(251)؛ خدايا! اين عزّت مرا بس كه من بنده توأم، و اين فخر مرا بس كه تو پروردگار من هستى. آرى! آنان كه پيرو على و اهلبيت(عليهم السلام) هستند بندگى خدا را شرف و عزت خود مىدانند و رهروان ابليس نيز همچون استاد اعظم خويش با كبر و نخوت و تفرعن شيطانى، از بندگى خدا سر باز مىزنند.
نظریه حقوقی اسلام ج1
جلسه بيست و يكم: حق آزادى (2)