صفحه ٢٥٥

خداوند در جهت كمال انسانى سود جويد. عده‌اى از كرامت خويش دور مى‌گردند و همانند مارى كه پوست مى‌اندازد اينان نيز از پوسته كرامت خويش دور مى‌افتند. اين عده، از بندگى خدا خارج مى‌گردند و بنده شيطان مى‌شوند؛ به گونه‌اى كه به خود اجازه مى‌دهند كه عليه خدا تظاهرات كنند: وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِى ءَاتَينَهُ ءَايَتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَنُ فَكَانَ مِنَ الغاوِينِ(209)؛ خبر آن كس را كه آيات خود را به او داده بوديم براى آنان بخوان كه از آن عارى گشت؛ آن‌گاه شيطان، او را دنبال كرد و از گمراهان شد.
بنابراين، از ديدگاه اسلام، انسان داراى «كرامت تكوينى» است كه آن عبارت از نعمت‌هايى است كه خداى متعال به انسان داده است. يكى از بزرگ‌ترين اين نعمت‌ها نعمت عقل و شعور است كه در اعلاميه جهانى حقوق بشر نيز به آن اشاره شده است. در قسمتى از ماده يك اين اعلاميه آمده است: «... همه داراى عقل و وجدان مى‌باشند و بايد نسبت به يكديگر با روح برادرى رفتار كنند.» آرى، خرد و وجدان از نعمت‌هاى مهم الهى است و اين همان «كرامت تكوينى» است. مطلب مذكور از اعلاميه، با ديدگاه اسلام توافق دارد؛ ولى اين كه خرد و وجدان انسان منشأ حقوقى براى وى گردد كه حتّى با ارتكاب بدترين جنايات نيز مستحق اهانت نباشد، قابل قبول نيست. انسان به دليل داشتن همين كرامت، داراى تكاليف سنگينى مى‌گردد كه در صورت عدم انجام آنها از انسانيت ساقط مى‌گردد، و بلكه از هر جنبنده‌اى پست‌تر مى‌شود.
بنابراين «ارزش انسان» هيچ گاه «مطلق» نيست. خداوند انسان را كرامت بخشيد و او را از نعمت‌هاى بى‌شمار و گوناگون و حتّى تسخير جهان و حيوانات بهره‌مند ساخت؛ اما آيا برخوردارى انسان از اين نعمت‌ها بدون حساب و كتاب است و او مى‌تواند هر عمل خلافى را مرتكب گردد؟! بقاى كرامت در گرو انجام وظايف و اعمال نيك است؛ اين‌كه بندگى خدا نمايد و فردى خدمت‌گزار، دلسوز و مهربان براى مردم باشد. انسانى كه از دايره بندگى خداوند خارج گردد و حقايق را انكار نمايد، يا بدترين جنايت‌ها را مرتكب شود، پست‌تر از حيوان خواهد بود و ديگر داراى كرامت و احترام نيست. اصرار بر حرمت و كرامت چنين انسان‌هايى بسيار سست و غير قابل قبول است.
همه هستى انسان از خدا است و پيوسته و آن به آن، وجود و نعمت‌هاى ديگر به انسان افاضه مى‌شود. در اين ميان، عده‌اى به جاى شكر نعمت‌هاى الهى، در غفلت و بى‌خبرى، خدا