جامعه بهبار مىآورد. به عكس، امورى نيز هستند كه انجام آنها فسادهاى بزرگى را براى بشريت به وجود مىآورد و سدهاى عظيمى در مسير تكامل انسان قرار مىدهد. در اين گونه امور كه مفسده انجام يك عمل بسيار مخاطرهآميز است، خداى متعال علاوه بر بيان اصل مفسده و نيز نهى شديد از آن، در همين دنيا براى ارتكاب آن عقوبت و مجازات مقرر داشته است كه اين نيز از رحمت مضاعف خداوند است؛ مثلا در مورد «زنا» مىفرمايد: وَ لاَ تَقْرَبُوا الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَحِشَةً وَ سَاءَ سَبِيلاً(180)؛ و به زنا نزديك مشويد؛ چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است. نزديك زنا نرويد كه آن بد راهى است و موجب غضب خدا مىشود. اين حد از بيان، همان «هدايت» خداوند، يعنى بيان مصالح و مفاسد و ايجاد انگيزه براى اجتناب از اين كار زشت است. امّا به تحريم اين گناه كبيره اكتفا نمىكند و علاوه بر آن مىفرمايد: أَلزَّانِيَةُ وَ الزَّانِى فَاجْلِدُوا كُلَّ وَحِد مِنْهُمَا مِاْئَةَ جَلْدَة وَ لاَ تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِى دِينِ اللَّهِ إِن كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الأَخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(181)؛ به هر زن زناكارى و مرد زناكار صد تازيانه بزنيد، و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، در [كار] دين خدا، نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد، و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند.
;تعيين اين قانون كيفرى و جزايى براى ارتكاب اين گناه كبيره، به سبب آن است كه اين عمل قبيح در سقوط جامعه نقش فوقالعادهاى دارد. متأسفانه در اثر انفعال و تأثيرپذيرى از فرهنگ غربى امروزه قبح اين مسايل كم شده و شايد براى بسيارى تصور اين مطلب بسيار مشكل باشد كه اين عمل تا چه حد در سقوط انسان از مقام «خلافت اللّهى» مؤثر است. از طريق فيلمها، روزنامهها، داستانها و رمانها، از قبح اين فواحش نزد جوانان ما كاسته شده است. امّا خداى متعال كه حقيقت مطلب و واقعيت اين عمل را مىبيند آن را براى ما بيان داشته است: اِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَ سَاءَ سَبِيلا. هيچگاه با تكرار اين عمل و علنى شدن آن و گرايش اكثريت مردمِ روى زمين، قبح واقعى آن از بين نمىرود و واقعيت آن دگرگون نمىگردد. از اين رو، براى پرهيز مردم از اين فاحشه به صرف بيانِ مفسده اين عمل، و كبيره خواندن آن اكتفا نگرديده و علاوه بر آن «حق مجازات» نيز قرار داده شده و در اجراى اين «حق» هم سختگيرى شده است.
نظریه حقوقی اسلام ج1
جلسه پانزدهم: رحمت الهى در قالب «اوامر» و «نواهى»