است؟ آيا خدا براى ظالم، حق زورگويى بر مظلوم قرار مىدهد؟ مطمئناً خدا چنين حقى را براى ظالم قرار نمىدهد؛ امّا سخن در اين است كه خدا از كجا به مظلوم، حقِ ظلمستيزى و دادخواهى داده و حق ظلم كردن را به ظالم نداده است؟ پاسخ سادهاى كه ممكن است داده شود اين است كه، عقل به اين مطلب حكم مىكند. در اين جا سؤال مىشود مگر عقل ما حاكم بر خدا است؟ آيا خدا از عقل استفسار مىكند كه چنين حقى را قرار بدهم يا ندهم؟!
اگر عاملى خارج از ذات خدا، تكليفى بر او معين سازد، در اين حالت، خدا محكوم و مقهور يك قدرت برتر خواهد شد. خدايى كه از خارج به او امر و نهى شود، خدا نيست. نيز، خدايى كه تابع عقل ما باشد، خدا نيست؛ چون محكومِ مخلوق خويش گشته است.
پاسخ صحيح به اين مسأله اين است كه آنچه باعث مىشود خدا حقوق را در مجراى خاصى قرار دهد، حكمتى است كه در ذات خود خدا است. خدا ذاتاً حكيم است و مصلحتها و حكمتها را بهتر مىداند و نيز خير همه انسانها و همه موجودات را مىخواهد، نه شرّ آنان را. در ذات او عاملى براى شرّخواهى وجود ندارد و او خير محض است. پس آنچه از ذات او بر مىآيد خير است و مطابق با حكمتها و مصلحتها مىباشد. آنچه باعث مىشود كه خدا حقى را براى كسى قرار دهد يا از ديگرى حقى را سلب نمايد، حكمت ذاتى خود خداوند است نه يك عامل بيرون از ذات كه با امر و نهى او را محدود ساخته و اراده او را كاناليزه نمايد و بگويد: اراده تو بايد در اين مسير باشد نه آن مسير! هيچ كس در او چنين تأثيرى را ندارد؛ در غير اين صورت، او خدا نخواهد بود. آنچه باعث مىشود اراده خدا فقط در مسير خير، صلاح و حكمت جريان پيدا كند خير بودن ذات خدا است؛ چون او خير محض است و جز خير از او صادر نمىشود.
نظریه حقوقی اسلام ج1
جلسه نهم: خدا، منشأ همه حقوق