صفحه ٩٥

فاطمه پاره اى از من است. آرى، خداوند شريعت را به موسى (ع) داد و از جهت شريعت، موسى (ع) محتاج حضرت خضر نيست، ولى علاوه بر شريعت، علم هايى هست كه در اختيار خضر است و اگر حضرت موسى (ع) خواست از آن علوم بداند بايد از كشف حضرت خضر استفاده كند و متذكّر شود. در مورد فاطمه زهرا (س) نيز چنين است و حتى به خود پيامبرخدا (ص) و على (ع) چيزهايى غير از شريعت و امامت داده شده است، حضرت رسول (ص) در معراج يافتند آنچه يافتند و لذا در سوره ى نجم، آيه ى 10 مى فرمايد:
 «فَاوْحَي الي عَبْدِهِ ما اوْحَي» خداوند در معراج وحى كرد به بنده اش آنچه را كه وحى كرد. به گفته ى مفسرين؛ چيزهايى به ايشان وحى كرد كه گفتنى نيست، يعنى جزء اسرار است و لذا در رابطه با فاطمه زهرا (س) با خدا كه سخن مى گوييد، عرضه مى داريد: خدايا! به حق فاطمه و پدرش و همسرش و فرزندانش و  «السِرّالْمُسْتَوْدَع فيها» و آن سرّى كه در نزدش به وديعه گزارده اى. پس معلوم است سرّى را خداوند در نزد فاطمه (س) به وديعه گزارده است. بحث ما در باره ى همين مقام فاطمه زهرا (س) است وگرنه بحث اين نيست كه بخواهيم بگوييم مقام ايشان بالاتر از وجود مقدس پيامبر (ص) و يا على (ع) است. «1» بحث اين است كه