صفحه ٧٥

گفتار آن حضرت توجه نمود تا به مقام قدسى او منتقل گشت. تعليم و تزكيه و توسل در اين مسير شرط اصلى است تا إن شاءالله حجاب ها برطرف شود.
انسان به اندازه اى كه با مقام ملكوتى اولياء مأنوس شود بُعد محسوس اش مغلوب بُعد معقول اش مى گردد، چنين انسانى دنيايش دنياى ارتباط با فاطمه زهرا (س) مى شود و با نور حضرت زندگى مى كند. سير از عالم محسوس به عالم معقول و عالم ملكوت از طريق نور فاطمه زهرا (س) و ارادت به آن حضرت بسيار كارساز است و راهى را كه نبوت نبى (ص) به عهده دارد با نظر به مقام زهراى مرضيه (س) به سرعت مى توان طى كرد و به همين جهت پيامبرخدا (ص) نقش فاطمه ى زهرا (س) را قسمتى از وظيفه ى رسالت و نبوّت خود مى دانند و مى فرمايند:
 «فاطِمَةُ بِضْعَةٌ مِنّي»؛ «1» يعنى فاطمه زهرا (س) پاره و قسمتى از موضوع شخصيت من يعنى نبوّت است، نبوّتى كه آمده است انسان ها را آسمانى كند.
دين آمده است تا ابعاد مادون انسان را كه عموماً بر انسان غالب است، پايين آورده و ابعاد مافوقش را به تحرّك درآورد تا از طريق تحرّكِ ابعاد عقلانى و معنوى، حقايق عاليه ى مافوق عالمِ محسوس را بيابد و با آن ها ارتباط پيدا كند و در انتها با آن حقايق متّحد گردد و انسان زمينى، آسمانى شود و به يك معنا در همين دنيا قيامتى گردد تا در قيامت نسبت به عالم قيامت غريبه نباشد. كسى كه در عالم قيامت غريبه است، قيامت برايش جهنّم است و كسى كه در قيامت از قيامت غريبه نيست با ورود به آن عالم