صفحه ١٥٣

بيازارد، مرا آزرده و هركس مرا بيازارد، خدا را آزرده است. «1» اين كه پيامبر (ص) مى فرمايند: فاطمه (س) روح و قلب من است و هركس او را بيازارد، عملًا خدا را آزرده است. خواستند بگويند: اى مردم! فاطمه (س) چراغ روشن آينده است تا مردم به كمك آن حضرت بتوانند در فتنه هاى آينده حق را از باطل تشخيص دهند. خواستند بگويند: اى مردم! وقتى در آينده شرايطى پيش آمد كه خودتان نتوانستيد به حقيقت موضوع آگاهى پيدا كنيد، لااقل از نقش فاطمه (س) كه جداكننده ى جبهه ى حق از باطل است، غافل نباشيد، با چشم او حادثه ها را ارزيابى كنيد. و هنر شيعه بيش از آن نبود و نيست كه با چشم فاطمه (س) حادثه هاى بعد از رحلت پيامبرخدا (ص) را ارزيابى كرد و بحمدالله از راه پر بركت اهل البيت (ع) بيرون نيفتاد.
بر مبناى نظر به مقام قدسى زهراى مرضيه (س) شيعيان واقعى به شعار شيعه بودن قانع نيستند كه تنها از نظر سياسى در اردوگاه اهل البيت (ع) باشند بلكه در تلاش اند كه با تقويت روحيه ى رازبينى، به نور تشيّع منور باشند، نورى كه به كمك مقام قدسى فاطمه (س) مى توان به آن نظر كرد و به همين منظور پيامبر خدا (ص) مكرراً فاطمه (س) را به مردم معرفى كردند تا راه هاى رجوع به حقيقت در زندگى زمينى و سلوك آسمانى گم نشود و از اين جهت هر كس فاطمه (س) را شناخت و پيرو او شد از آتش جهنم