صفحه ١١٥

فرزندش شرط كرد كه بيش از يك روز در مدينه نماند و اويس با پذيرش اين شرط از يمن به سوى مدينه حركت كرد و وقتى به مدينه رسيد كه رسول خدا (ص) در مدينه نبودند و در آن يك روز موفق به ديدار پيامبرخدا (ص) نشد و طبق قولى كه به مادرش داده بود به يمن برگشت و چون پيامبرخدا (ص) وارد مدينه شدند، فرمودند:
 «انّي لَا جِدُ نَفَسَ الرّحمنِ مِنْ قِبَلِ الْيَمَن» «1»
من بويى از نَفَس رحمان را از طرف يمن استشمام مى كنم. عرض بنده اين است كه خيلى ها به مدينه مى آمدند و مى رفتند ولى وجودشان مظهر ظهور نَفَس رحمان نبود تا پيامبرخدا (ص) از آثار وجودى آن ها بوى نَفَس رحمانى را بيابند و توجّه خاص پيامبرخدا (ص) به فاطمه زهرا (س) در همين راستا است و در همين رابطه مى فرمايند:
 «فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ فَكُلَّمَا اشْتَقْتُ إِلَى رَائِحَةِ الْجَنَّةِ شَمِمْتُ رَائِحَةَ ابْنَتِي فَاطِمَة» «2»
فاطمه حوريه اى انسانى است كه هر وقت مى خواهم بوى بهشت را استشمام كنم دخترم فاطمه را مى بويم. علاوه بر اين كه پيامبرخدا (ص) در همان حال از طريق فاطمه زهرا (س) با بهشت ارتباط دارند، عمل آن حضرت تذكرى است براى ما، كه چگونه بر فاطمه زهرا (س) بنگريم و چگونه از طريق آن حضرت بهشتى شويم و جهت گيرى خود را به سوى بهشت به فعليت در آوريم.
آيا حيف نيست ما از فاطمه اى كه پيامبر خدا (ص) از طريق او به بهشت منتقل مى شوند، به سادگى بگذريم و به جاى اين كه مقام متعالى او را