صفحه ١١٣

روح گردد كه حقيقت هر امرى را بر آن قلب نازل مى كنند زيرا فرمود: «مِنْ كُلِّ امْر». امام صادق (ع) در تأويل آيه ى «انّا انْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْر» فرمودند: اللَّيْلَةُ «فاطِمَةُ»، وَالْقَدْرُ «اللهُ»، با اين حساب نور حضرت «الله» تمام وجود و شخصيت زهراى مرضيه (س) را فرا گرفته و نه تنها هركس فاطمه (س) را حقيقتاً شناخت، شب قدر را درك نموده بلكه نور حضرت الله را شناخته. علت نام گذارى فاطمه (س) به اين نام آن است كه او نيز مثل شب قدر به راحتى قابل درك نيست و حقيقتاً بسيارى از مخلوقات از معرفت او باز گرفته شده اند و عقول خلق به كنه معرفت او نخواهند رسيد.
حقيقت قرآن به صورت دفعى در شب قدر بر قلب مبارك پيامبر (ص) نازل شده و حالا فاطمه (س) همان شب است كه قرآن بر قلب او نازل گشته و ظرف وجودى او وسعت پذيرش همه ى قرآن را در خود دارد. عمده آن است كه از طريق اين روايات متوجه ظرفيت وجودى حضرت زهراى بتول (س) شويم تا بتوانيم در هماهنگى قلبى با آن حضرت نهايت تلاش را بكنيم.
مسلّم ظرفيت تكوينى حضرت در آن حدّ بوده كه يازده امام كه همگى عِدل قرآن اند، مستقيم و غير مستقيم از او متولد شوند. با اين تفاوت كه سيره و سخن امامان، قرآنِ مجسم است و كسى نمى تواند در سيره ى آن ها تفسير به رأى كند، در حالى كه در قرآن صامت امكان تفسير به رأى هست. قرآن خودش معصوم است، اما چون ساكت است ممكن است عده اى در آن انحراف ايجاد كنند و لذا نياز به كسانى دارد كه آن را به نطق آورند، فاطمه زهرا (س) منشأ چنين انسان هايى بودند كه در مقام خود