صفحه ٥٩

عالى ترين و شديدترين وجه آن است موجود است، كه همان عين الانسان يا انسان كامل است كه آن انسان كامل، «1» خودش يك وجود است، همان گونه كه ترى يك وجود است و همه ترى ها از عين ترى است؛ همه انسانيت انسان هاى معمولى در عين شدت و ضعفى كه در انسانيت دارند، هم از عين الانسان است و مثل عين شورى كه تمام درجات شورى به آن ختم مى شود تمام درجات انسانيت در يك جا جمع است به نام انسان كامل. حالا به اين جمله توجّه بفرماييد:
همچنان كه هر مقيّدى به مطلق ختم مى شود و همچنان كه هر مابالعرضى به مابالذّات خود ختم مى شود، «انسانيت موجود در وجود هر انسانى يك حقيقتى است كه به انسان الكلّ و يا عين الانسان و يا انسان كامل ختم مى شود.
يعنى انسانيت، يك حقيقت معنوى است با درجات مختلف كه يك اصلى دارد كه همان انسان كامل است. «2»