صفحه ١٢٨

مثل همه اولياء آرزومند ديدار آخرين نفر از سلسله هدايتگران معصوم هستيم و در دعاى ندبه ندا سر مى دهيم: «ايْنَ وَجْهُ اللهِ الَّذي الَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْاوْلِياء؟»
يعنى كجاست آن وجه حضرت حقّ كه اولياى خدا به سوى او متوجّه اند؟

محروميت بزرگ و پيشگيرى از خطر
اى خداى بزرگ! تو را سپاس كه پس از شهادت يازده امام معصوم و خطرِ به انتها رسيدن سلسله دوازده گانه امامان معصوم و هاديان حقيقى، دوازدهمين امام معصوم را زنده و غايب نگه داشتى تا هر كس همّت كرد، لااقل از راهنمايى هاى غيبى او محروم نماند.
از زمان امام رضا (ع) به بعد خطر از دست دادن ائمه بيشتر وجود داشت، مثلًا امام هادى (ع) گاهى از پشت پرده با مردم سخن مى گفتند، چون هم شرايط خفقان حاكم، اجازه ارتباط امام با مردم را نمى داد، هم امام مى خواستند مردم را براى ارتباط غيبى با امامشان آماده كنند. فلسفه غيبت صغرى هم همين است كه به تدريج مردم بفهمند در شرايطى كه در دنيا به وجود آمده، بايد از دور و با واسطه- در غيبت صغرى و با وجود غيبى امام در- غيبت كبرى- ارتباط داشته باشند. بنابراين دوازدهمين امام با ارتباط غيبى خود، ما را هدايت مى كند و اين موضوع در عين اين كه يك محروميت بزرگ است كه ما نمى توانيم به راحتى با حجّت خدا (ع) ارتباط مستقيم داشته باشيم، از طرف ديگر هم يك لطف الهى است كه خداوند با غايب نمودن حجّت خود، او را از خطر از بين رفتن نجات داد و بشريت را به محروميت كامل گرفتار ننمود.