صفحه ١٦٩

عالم مادى مشهد عالم معناست، امّا مجلاى عالم معنا نيست. مثلًا سنگ هيچ خبرى از عالم معنا نمى دهد يا گرماى خورشيد هيچ بويى از عالم معنا ارائه نمى دهد، و اينها به گونه اى نيستند كه محل ظهور كمالات عالم معنا باشند و به اصطلاح بگوييم جلوه عالم معنايند. اصلًا عالم معنا چه ربطى به اين چيزها دارد؟! به همين جهت است كه عالم ماده را مجلاى عالم معنا نمى دانيم. بلكه بيشتر بايد به اين نكته توجه داشت كه عالم ماده و امور مادى، ظلمت و حجاب عالم معناست. انسانِ كلّ يعنى حضرت حجّت (عج) انسانيت كلّ است و انسانيت كل هيچ گاه مادى نيست و ظهورش را هم شما در ماده نمى بينيد، هرچند اثر مبارك آن حضرت همواره عالم ماده را از بركات خود بهره مند مى كند.

تفاوت مَجْلا با مشهد
در مورد اين كه انسانيت يك حقيقت معنوى است و بدن انسان ظرف ظهور و مجلاى آن نمى تواند باشد، در عين اين كه مشهد و ظرف ظهور آثارى از آن مى تواند باشد، مى توان خشم را در نفس انسان مثال آورد كه نفس انسان وقتى غضبناك شد، آن طور نيست كه آن غضب معنوى تجلى كند و صورت نازله اش در بدن آن فرد غضبناك موجود گردد، بلكه آثار آن غضب را شما در چهره انسان غضبناك مى بينيد. در واقع صورت فرد غضبناك، مشهد و محل شهود آثار آن غضب گشت نه اين كه شما با مرتبه اى از خود غضب روبرو شده باشيد. مولوى هم در مورد ظهور اثر علت هاى غيبى در بدن نكته خوبى را مطرح مى كند. مى گويد: