صفحه ١٤٩

همه ما نور محمّد (ص) هستيم. «1» البته بايد در فهم اين مقام و فهم اين روايات دقيق باشيد و زحمت بكشيد. و اگر متوجّه اين روايات و مقامات نمى شويد، حداقل سكوت كنيد و انكار نكنيد. وقتى كسى ظرفيت درك اسرار آل محمّد (ص) را ندارد، نبايد براى او اين اسرار را گفت. مرحوم كلينى (رحمةالله عليه) در اصول كافى ج 1 ص 275 آورده كه سُدَيْر گفت: من و ابوبصير با حضرت امام صادق (ع) روبه رو شديم در حالى كه حضرت ناراحت بودند از اين كه مردم گمان مى كنند آن حضرت علم غيب دارند و فرمودند: «جز خدا هيچ كس علم غيب ندارد». بعد مى گويد به دنبال حضرت رفتيم و پرسيديم: ولى فداى شما شويم، ما مى دانيم كه حقّاً شما علوم بسيار فراوان داريد، حضرت فرمودند: «آرى؛ آن علمى كه باعث شد آصف بن برخيا، قصر بلقيس را از يمن به خدمت حضرت سليمان بياورد، قطره اى است در مقابل اقيانوس علم ما». ولى ملاحظه مى فرماييد كه امامان در مقابل مردم عادى كه نمى توانند مقام امام را درك كنند و امام را در حدّ يك بدن و يك روح مى شناسند، هرگز از حقيقت خود سخن نمى گويند و حتّى نفرين هم مى كنند بر كسى كه اسرار آن ها را فاش كنند، امّا اگر افرادى را بيابند كه مستعدِ دركِ حقايق امامت باشند، پرده از اسرار خود برمى دارند و ما هم بايد همين روش را داشته باشيم وگرنه امام زمان (عج) لطف خاصشان را از ما دريغ مى كنند. گفت:

         وگر از عام بترسى كه سخن فاش كنى             سخن خاص نهان در سخن عام بگو
             ور از آن نيز بترسى هِله چون مرغ چمن             دمبدم زمزمه بى الف و لام بگو