صفحه ٥٢٦


(ترتیبها 53)     سُورَة النَجم       (آیاتها 62)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ (۱) مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَىٰ (۲) وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ (۳) إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ (۴) عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَىٰ (۵) ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَىٰ (۶) وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىٰ ۷ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ (۸) فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ (۹) فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ (۱۰) مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَىٰ (۱۱) أَفَتُمَارُونَهُ عَلَىٰ مَا يَرَىٰ (۱۲) وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَىٰ (۱۳) عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَىٰ (۱۴) عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ (۱۵) إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَىٰ (۱۶) مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ (۱۷) لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ (۱۸) أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّىٰ (۱۹) وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَىٰ (۲۰) أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَىٰ (۲۱) تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَىٰ (۲۲) إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ ۖ وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَىٰ (۲۳) أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّىٰ (۲۴) فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَىٰ (۲۵) ۞ وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ (۲۶)


سوره النجم
*بنام خداوند بخشنده مهربان*

سوگند به ستاره هنگامى که افول مى کند، (۱) که هرگز دوست شما [= رسول خدا] گمراه نشده و منحرف نگردیده است، (۲) و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گوید. (۳) آنچه مى گوید چیزى جز وحى (الهى) که بر او القا شده نیست. (۴) آن کس که قدرت عظیمى دارد او را تعلیم داده است; (۵) همان کس که توانایى فوق العاده دارد; آنگاه او [= پیامبر] به حدّ کمال رسید، (۶) در حالى که در افق اعلى بود. (۷) سپس نزدیک و نزدیکتر شد، (۸) تا آن که فاصله او (با جبرئیل) به اندازه فاصله دو قوس کمان یا کمتر بود; (۹) در این جا خداوند آنچه را وحى کردنى بود به بنده اش وحى نمود. (۱۰) قلب (پاک او) در آنچه دید هرگز دروغ نگفت. (۱۱) آیا با او درباره آنچه (با چشم خود در معراج) دیده مجادله مى کنید؟! (۱۲) و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد، (۱۳) نزد «سدرة المنتهى»، (۱۴) که «بهشت جاویدان» در آن جاست. (۱۵) در آن هنگام که چیزى [= نور خیره کننده اى ]سدرة المنتهى را پوشانده بود، (۱۶) چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد (آنچه دید واقعیّت بود) (۱۷) به یقین او بزرگترین نشانه هاى پروردگارش را (در آن سفر آسمانى) دید. (۱۸) به من خبر دهید آیا بتهاى «لات» و «عزّى»، (۱۹) و «منات» که سوّمین آنهاست (دختران خدا هستند)؟! (۲۰) آیا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟! (در حالى که به زعم شما دختران کم ارزش ترند!) (۲۱) دراین صورت این تقسیمى ناعادلانه است. (۲۲) اینها فقط نامهایى است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشته اید (نامهایى بى محتوا و اسمهایى بى مسمّا)، و هرگز خداوند دلیل و حجّتى بر آن نازل نکرده; آنان فقط از گمانهاى بى اساس و هواى نفس پیروى مى کنند در حالى که هدایت از سوى پروردگارشان براى آنها آمده است. (۲۳) آیا آنچه انسان تمنّا دارد به آن مى رسد؟! (۲۴) در حالى که آخرت و دنیا از آنِ خداست (و بدون اراده او کسى به چیزى نمى رسد). (۲۵) و چه بسیار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودى نمى بخشد مگر پس از آن که خدا براى هرکس بخواهد و راضى باشد اجازه (شفاعت) دهد (۲۶)