توحيدى نداشته باشد. بر آگاهان پوشيده نيست كه متدينان و به خصوص انديشمندان تيزهوش مسلمان، زيركتر از آنند كه به دور بودن سخنان آنان از عقل و منطق پىنبرند يا از اهداف پنهان القاكنندگان اين شبهاتِ بىاساس غافل بمانند.
انگيزه و هدف مخالفان فرهنگ دينى از نظر قرآن
با توجه به مطالب پيش گفته اين سؤال مطرح مىشود كه انگيزه و هدف مخالفان از اين شيطنتها در مقابله با قرآن و فرهنگ دينى مردم چيست؟ براى پاسخ، ابتدا نظر قرآن را بررسى مىكنيم و سپس به توضيح سخن حضرت على(عليه السلام) در نهجالبلاغه در اين باره مىپردازيم.
از قرآن چنين استفاده مىشود كه از همان آغاز نزول، شيطان درصدد برآمد و تمام سعى خويش را به كار گرفت تا با استفاده از نقاط ضعفِ شياطينِ انس و انسانهاى دنياپرست، مردم را از قرآن جدا كند. از شيطان نيز جز اين انتظار نمىرفت؛ زيرا قسم ياد كرده بود كه فَبِعِزَّتِكَ لاَغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعينَ اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمخْلَصين(67)؛ به عزتت سوگند، كه همه آدمىزادگان را گمراه مىكنم، مگر بندگان مخلَص تو كه از فريب دادن آنها مأيوس هستم. شيطان براى عملى كردن نقشه خود مبنى بر گمراه كردن مردم و محروم كردن آنها از معارف قرآن، آيات متشابه قرآن كريم را دستآويز قرار داد. دنياپرستان و اولياى خود را به تبعيت از متشابهات قرآن، بدون توجه به محكمات، تشويق و ترغيب مىنمود تا از طريق آنان سايرين را نيز به ترديد و گمراهى بكشاند. خداى متعال بعد از تقسيم آيات قرآن به محكمات و متشابهات مىفرمايد: فَاَمَّا الَّذِينَ فِى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَاْويلِه(68)؛ كسانى كه سرتا پاى وجودشان انحراف و پليدى و خود پرستى است و قلبشان بيمار است و تحت تأثير القائات شيطان قرار گرفتهاند، محكمات قرآن و عقايد بديهى و روشن دين را رها مىكنند و با استناد به ظاهر آيات متشابه در
قرآن در آیینه نهج البلاغه
فصل سوم/ قرآن و تهاجم فرهنگی