صفحه ٦١

ظاهر مى‌‌گردد؛ لذا عقل ايجاب مى‌‌كند كه قبل از مراجعه به قرآن، انسان ذهن خود را از هر گونه پيش‌‌داورى تخليه كند و از همه هوس‌‌ها و خواسته‌‌هاى نفسانىِ خود صرف نظر كند تا با روحيه خدا محورى به مكتب قرآن پا گذارد. در اين صورت است كه انسان زانوى ادب مى‌‌زند و با كمال ميل پذيراى معارف الهى مى‌‌شود.
 تفسير به رأى
بديهى است دست برداشتن از هوس‌‌ها و خواسته‌‌هاى نفسانى و تسليم شدنِ محض در برابر دستورات و احكام الهى و معارف قرآنى، كار چندان آسانى نيست و براى كسانى كه از روحيه بندگى و عبوديتِ چندان قويى برخوردار نيستند چشم‌‌پوشى از اميال و خواهش‌‌هاى نفسانى كارى بسيار مشكل است؛ به همين خاطر نيز آن را جهاد اكبر نام نهاده‌‌اند.
به نظر مى‌‌رسد زمينه روحى و روانى تفسير به رأى از اين جا ناشى مى‌‌شود كه از يك طرف انسان به خاطر ضعف روحيه بندگى نمى‌‌تواند از هوس‌‌ها و خواسته‌‌هاى نفسانى خود بگذرد و از طرف ديگر شيطان از اين زمينه مناسب استفاده مى‌‌كند و با القائات شيطانى سعى مى‌‌كند فكر و ذهن چنين انسانى را در برداشت انحرافى و غلط از قرآن و دين جهت دهد و او را گمراه كند. به خصوص اگر اين شخص از نظر موقعيت‌‌هاى اجتماعى داراى موقعيت فرهنگى باشد، فعاليت و وسوسه شيطان و طمع اين دشمن قسم‌‌خورده در منحرف كردن چنين انسانى صدچندان مى‌‌شود؛ زيرا شيطان مى‌‌داند با منحرف كردن چنين انسانى جمعى و گروهى را كه ممكن است از اين انسان حرف شنوى داشته باشند از دين منحرف مى‌‌كند. كم نبودند و نيستند كسانى كه بدون تهذيب نفس، با پيش‌‌داورى و قبل از رجوع به قرآن بر طبق ميل خودشان فتوا صادر مى‌‌كنند و بدون اين كه كمترين شايستگى و صلاحيت علمى و تخصّصى لازم را داشته باشند اظهار نظر مى‌‌كنند و مى‌‌گويند قرآن نيز همان نظر ما را دارد. طبيعى است كه چنين انسان‌‌هايى براى آن كه به نظرات و خواسته‌‌هاى نفسانى خود رنگ دينى و قرآنى بزنند به آياتى مجمل و به حسب ظاهر