بشر ابتدا از آن معانى محسوس را درك مىكند به كار گرفته است تا بشر از آن معارف بلند، هر چند به قدرى اندك، بىبهره نماند.
بنابراين وجود آيات متشابه در قرآن، از حكمتهاى الهى است كه بدون آنها راه انسان براى ادراك معانى و معارف مجرّد و غير محسوس كاملا بسته مىشود. امّا استفاده از متشابهات و تفسير و تبيين آنها چنان كه قبلا بدان اشاره شد مطلبى است كه بايد به كمك محكمات صورت گيرد؛ لكن چنان نيست كه همه افراد و كسانى كه درصدد فهم قرآن و معارف آن برمىآيند مسير منطقى و عقلايى و طبيعىِ مذكور را براى فهم معارف الهى برگزينند. در آيه مورد بحث، خداوند به وجود آيات متشابه و محكم در قرآن اشاره مىكند و مىفرمايد كسانى كه فى قُلُوبِهِمْ زَيْغ(63)؛ از نظر روحى داراى گرفتگى روحى و قلبى هستند و به كجفكرى و كجانديشى مبتلا شدهاند و به تعبير ديگر فى قُلُوبِهِمْ مَرَض(64)؛ قلب و روح آنها بيمار است، آيات متشابه را ملاك فكر و عمل خود قرار مىدهند، و بدون توجه به آيات محكم قرآن، متشابهات را بر معانى محسوس حمل مىكنند و زمينه گمراهى خود و ديگران را فراهم مىكنند.
ممزوج كردن حق و باطل؛ سلاح ديگر منحرفان
طبيعى است كسانى كه در جامعه اسلامى مىخواهند با دين و قرآن و معارف و ارزشهاى دينى مقابله كنند براى رسيدن به اهداف خود هرگز راه مقابله مستقيم را انتخاب نمىكنند؛ زيرا به خوبى مىدانند در آن صورت با مخالفت عمومى مردم مسلمان روبهرو خواهند شد و در همان نخستين گام شكست خواهند خورد. آنها با استفاده از نكات روانشناختى راهكارهاى مناسب را در راستاى اهداف شيطانى خود برمىگزينند.
يكى از راه كارهاى آنها ممزوج كردن حق و باطل است. آنها حق و باطل را در هم مىآميزند و آميخته از سخنان حق و باطل را با بيانى زيبا تبليغ مىكنند تا مخاطبان