صفحه ٤٧

الْقِيامَةِ صُدِّقَ عَلَيْه(24). آن حضرت بعد از بيان مطالب گذشته مبنى بر اين‌‌كه قرآن درمان و شفاى بزرگ‌‌ترين دردهاى جامعه است، به مردم توصيه مى‌‌كند كه با پيروى از قرآن، شفاى دردهاى خود را از قرآن بخواهيد و با عمل به آن به خداوند روى آوريد و براى استمداد از انسان‌‌هاى ديگر، قرآن را وسيله قرار ندهيد. بدانيد قرآن شفاعت‌‌كننده‌‌اى است كه شفاعتش پذيرفته مى‌‌شود و گوينده‌‌اى است كه گفتارش تصديق مى‌‌شود و كسى كه قرآن در قيامت او را شفاعت كند آن شفاعت در حق او پذيرفته است و كسى كه قرآن او را در روز قيامت تقبيح كند، به زيان او تمام مى‌‌شود.
آن گاه حضرت خطر جدايى مردم از قرآن را گوش‌‌زد مى‌‌كنند، سپس آنها را به پيروى از اين كتاب آسمانى و الگو قرار دادن آن در فكر و عمل دعوت مى‌‌نمايند: يُنادى مُناد يَوْمَ الْقِيامَةِ اَلا اِنَّ كُلَّ حارِث مُبْتَلى فى حَرْثِهِ وَ عاقِبَةِ عَمَلِه غَيْرَ حَرَثَةِ الْقُرآن فَكُونُواْ مِنْ حَرَثَتِهِ وَ اَتْباعِهِ وَ اسْتَدِلُّوهُ عَلى رَبِّكُمْ وَاسْتَنْصِحُوهُ عَلى اَنْفُسِكُمْ وَ اتَّهِمُوا عَلَيْهِ آرَائَكُمْ وَاسْتَغِشُّواْ فيه اَهْوائَكُم(25)؛ آن گاه كه قيامت بر پا شود و خلايق براى حسابرسى و جزا و پاداش به پا خيزند منادى ندا مى‌‌دهد و اين واقعيت را به اهل قيامت خبر مى‌‌دهد كه هان! اى انسان‌‌ها بدانيد هر انسانى امروز در عاقبت و پايان كار، گرفتار و مبتلا به آثار و نتايج و محصولِ كِشتهِ خويش است، مگر كسانى كه در دنيا اعتقادات و اعمال و رفتار خويش را بر اساس دستورها و راهنمايى‌‌هاى قرآن شكل داده‌‌اند. تنها اين افراد هستند كه از نتايج و آثار اعمال و رفتار و اعتقادات خويش راضى‌‌اند و هرگز احساس غبن نمى‌‌كنند.
 تنبه و بيدار باش
زندگى و حيات هر موجودى از جمله انسان، امرى محدود است. اين زندگى از نقطه زمانىِ خاصى شروع مى‌‌شود و در نقطه زمانىِ خاصى با مرگ پايان مى‌‌پذيرد. انسان در اين زمان محدود، پيوسته در حالِ شدن است و شخصيت او در حال شكل‌‌گيرى است.