صفحه ٣٠

قرآن و الگوى حكومتى برگرفته از آن را براى اداره جامعه بشرى امروز ناكافى مى‌‌دانند و تراوشات فكرى ناقص بشرى را در ارائه سياست‌‌هاى حكومتى بر حكومت ولايى قرآن ترجيح مى‌‌دهند. اميد كه در پرتو چنين رهنمودهايى همه مردم جامعه ما و به ويژه برنامه‌‌ريزان و متصديان امور حكومتى، بيش از پيش به لزوم محور بودن قرآن در جامعه اسلامى ايمان پيدا كنند و اين توصيه‌‌ها در صحنه عمل به كار گرفته شود.
 بى‌‌نيازى در سايه پيروى از قرآن
حضرت على(عليه السلام) در خطبه مذكور قرآن كريم را به عنوان شاخص معرفى مى‌‌كنند و مى‌‌فرمايند: به يقين بدانيد قرآن آن نصيحت كننده و پند دهنده‌‌اى است كه در ارشاد پيروان خود خيانت نمى‌‌كند و آن هدايت‌‌گرى است كه گمراه نمى‌‌كند و گوينده‌‌اى است كه در گفتارش دروغ نمى‌‌گويد و كسى با اين قرآن ننشست و در آن تدبّر وانديشه نكرد مگر آن‌‌كه چون از نزد آن برخاست هدايت و رستگاريش افزايش يافت و از گم‌‌راهى او كاسته شد. آن گاه حضرت مى‌‌فرمايد:
وَ اعْلَمُوا اَنّه لَيْسَ عَلى اَحَد بَعْدَ الْقُرآنِ مِنْ فاقَة وَ لا لاِحَد قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنىً فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ اَدْوائِكُم وَ اسْتَعينُوا بِهِ عَلى لاَْوائِكُمْ فَاِنَّ فيهِ شِفاءً مِنْ اَكْبَرِ الداءِ وَ هُوَ الْكُفْرُ وَ النِّفاقُ وَ الغَىُّ وَالضَّلالُ(10). با وجود قرآن و حاكميت آن بر جامعه، براى احدى نيازى باقى نمى‌‌ماند كه برآورده نشود؛ زيرا قرآن كريم عالى‌‌ترين برنامه الهى براى زندگى موحدين است و خداى متعال عزّت و رستگارى دنيا و آخرتِ پيروان اين كتاب آسمانى را تضمين كرده است. بنابراين در صورتى كه جامعه اسلامى ما فرامين و دستورات حيات‌‌بخش قرآن را به كار بندد و با ايمان به صدق وعده‌‌هايش آن را الگوى عمل خويش قرار دهد، قرآن تمام نيازهاى فردى و اجتماعى و مادى و معنوى جامعه را برمى‌‌آورد و جامعه اسلامى را از هر چيز و هر كس بى‌‌نياز مى‌‌كند.
در مقابل، حضرت خطر جدايى از قرآن را گوش‌‌زد مى‌‌كنند و اين فكر را كه بدون قرآن، اين ثقل اكبر الهى، بتوان مشكلات و نيازمندى‌‌هاى فردى و اجتماعى جامعه را