مىكنم كه در آينده درباره «قرائتهاى مختلف از دين» به تفصيل سخن خواهيم گفت.
اين آيه، يكى از خطوط كلىِ اعتقادى و در عين حال راه درمان مشكلات اقتصادى و راه رفع مضيقههاى معيشتى را بيان مىكند. ترجمه آيه شريفه اين است: «اگر اهل آبادىهاى روى زمين ايمان مىآوردند و تقوا پيشه مىكردند هر آينه ما بركات آسمان و زمين را به روى آنها مىگشوديم؛ ولى آنها تقوا پيشه نكردند، بلكه كفر ورزيدند و نسبت به نعمتهاى خداوند ناسپاسى كردند و در نتيجه دچار مشكلات و انواع بلاها شدند.» بنابراين قرآن كريم با صراحت تمام، توسعه اقتصادى و پيدا شدن گشايش در زندگى مؤمنين و رفع تنگناهاى اقتصادى و نزول نعمت و به طور كلى نزول بركات آسمان و زمين را در گرو ايمان و تقوا مىداند و در مقابل، ناسپاسى و كفران نعمتهاى الهى را موجب زوال نعمتها و نزول بلاها و انواع مشكلات معرفى مىكند و قدردانى و شكر نعمت را موجب ازدياد آن و كفران نعمت را موجب عذاب مىداند. قرآن مىفرمايد: لَئِنْ شَكَرْتُمْ لاَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ اِنَّ عَذابى لَشَدِيد(7)؛ هر آينه اگر شكر نعمتها را به جاى آوريد نعمت شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى نماييد تحقيقاً عذاب من سخت خواهد بود. در اينجا به يكى از نعمتهاى بزرگ الهى كه در اثر پيروى از قرآن كريم شامل ملّت بزرگوار ايران شده است اشاره مىكنيم و توفيق قدردانى آن را براى مردم از خداى بزرگ مىطلبيم و به ذات اقدسش پناه مىبريم از اين كه در اثر ناسپاسى، اين نعمت بزرگ از ما گرفته شود.
تجلّى موهبت الهى در تحقق حكومت اسلامى
همه تصديق مىكنيم بعد از شهادت امام على(عليه السلام) يكى از بزرگترين آرزوهاى مسلمانان داشتن حكومت عدلى متكى بر وحى و احكام الهى بوده است. سالها اجداد و نياكان ما در آرزوى برقرارى چنين حكومتى بودهاند و در حالى كه در زير سلطه پادشاهان و حاكمان جور، در جوّى خفقانآور زندگى مىكردند و چندان نقشى در اداره امور اجتماعى خويش نداشتند، تحقق حكومت اسلامى براى آنان امرى آرمانى و دست نيافتنى و قريب به محال مىنمود.
قرآن در آیینه نهج البلاغه
فصل اول / جایگاه قرآن در جامعۀ دینی