2- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ الْجَازِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمُؤْمِنَ مِنْ طِينَةِ الْجَنَّةِ وَ خَلَقَ الْكَافِرَ مِنْ طِينَةِ النَّارِ وَ قَالَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَيْراً طَيَّبَ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ فَلَا يَسْمَعُ شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ إِلَّا عَرَفَهُ وَ لَا يَسْمَعُ شَيْئاً مِنَ الْمُنْكَرِ إِلَّا أَنْكَرَهُ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الطِّينَاتُ ثَلَاثٌ طِينَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُؤْمِنُ مِنْ تِلْكَ الطِّينَةِ إِلَّا أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ هُمْ مِنْ صَفْوَتِهَا هُمُ الْأَصْلُ وَ لَهُمْ فَضْلُهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ الْفَرْعُ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ كَذَلِكَ لَا يُفَرِّقُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ شِيعَتِهِمْ وَ قَالَ
شرح - عليين: عاليترين و شريفترين مراتب قرب بپرودگار است بدانچه از كلمات مفسرين در تفسير آيه شريفه كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ استفاده ميشود. و سجين در مقابل عليين، پستترين مراتب و دورترين درجات از خداوند متعال است.
و اما راجع ببحث كلى اخبار طينت و شبهه جبر، در آخر اين باب توضيحى بيان ميكنيم. آنچه بطور اختصار در اينجا ميتوان گفتاينستكه: چون خدايتعالى پيش از آفرينش مخلوق ميدانست كه كدام يك آنها براه ايمان و كداميك براه كفر ميروند، ارواحى را كه ميدانست مؤمن ميشوند بآنها كيفيت عليين بخشيد و دسته ديگر را كيفيت سجين داد و با بدانشان ملحق ساخت، تا رعايت مناسبت و سخنيت را نموده باشد، و اين عمل خدايتعالى هيچگونه دخالت و تأثيرى در انتخاب ايمان و كفرآنها ندارد، و همچنين آميختگى و امتزاجى كه ميان دو طينت مقرر داشت. هيچگونه ارتباط و سببيتى در انتخابگناه و ثواب ندارد، ولى ظهور كلمه من هذا و من هيهنا مخالف اين تفسير است. مرحوم مجلسى گويد: اين دو كلمه بر عليت مجازيه حمل ميشود.
مترجم گويد: اگر چه براى حل اخبار طينت توجيهى بهتر از اين بنظر نميرسد، ولى اين حمل نيز دور از تكلف و تعسف نيست و با ظهور لفظ منافات و مخالفت دارد. والله يعلم حقايق تلك الاسرار.
2- امام صادق علیه السلام فرمود: همانا خدای عزوجل مومن را از طینت بهشتی آفرید و کافر را از طینت دوزخی.
و فرمود: چون خداى عزوجل نسبت به بندهئى خيرى خواهد، روح و پيكرش را پاك سازد (هدايت و الطافش را شامل حال او نمايد). از اينرو هر خيرى شنود، آنرا بشناسد و بفهمد و هر بد و زشتى شنود، آنرا زشت بيند.
و شنيدم كه ميفرمود: طينتها بر سه گونهاند:
(1) طينت پيغمبران، و مؤمن هم از اين طينت است، جز اينكه پيغمبران از خالص و برگزيده آن طينتند و ايشان اصل باشند و فضيلتشان بجاى خود محفوظ است، و مؤمنين فرع باشند و از گل ثابت و چسبيده (گويا اشاره دارد كه طينت مؤمن بطينت پيغمبران چسبيده است، اگر چه از فضاله آن طينت است) از اينرو خداى عزوجل ميان پيغمبران و پيروانشان جدائى نيندازد.