صفحه ١٣٣

2- عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ


2- رسولخدا (ص) فرمود: نيت مؤمن بهتر از عمل اوست و نيت كافر بدتر از عملش باشد و هر كس طبق نيتش كار ميكند.
 شرح - مرحوم مجلسى در توجيه و تفسير اين روايت 12 قول از دانشمندان حديث نقل ميكند، و سپس تحقيقى لطيف و تفصيلى عميق  از خود بيان ميفرمايد كه بواسطه اهميت مقام و از نظر اينكه نيت ركن و پايه همه اعمالست مختصرى از بياناتش را در اينجا ذكر ميكنيم:
 تصحيح نيت از مشكلترين اعمال انسانست، زيرا نيت تابع حالت نفسانى است و قبول و رد و درجات كمالش مربوط بهمان حالت نفسانى ميباشد و تصحيح نيت جز با بيرون ساختن محبت دنيا بوسيله رياضات شاقه و تفكرات صحيحه ممكن نگردد، زيرا دل سلطان و فرمانرواى بدن است و همه اعضاء و جوارح محكوم فرمان او ميباشند و در يكدل دو محبت متناقض جمع نشود، چنانچه خدای تعالی فرماید: ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه خدا در اندرون هیچ کس دو دل قرار نداده و چون دنیا و آخرت دو مطلوب مخالف و متناقض یکدیگرند، محبت آندو در یک دل جمع نشود،  از اينرو كسى كه محبت دنيا در دلش جايگزين شده آخرت را فراموش كرده است، هميشه فكر و خيال و اعضاء و جوارحش متوجه دنياست و هر عملى كه انجام ميدهد نتيجه غائى و مقصود حقيقيش دنياست، اگر چه بدروغ  دم از خدا و آخرت زند از اينرو در عبادات و طاعاتش هم اعمالى را انتخاب ميكند كه بدانها وعده بسيارى مال داده شده و بطاعاتى كه موجب تقرب و محبت خداست اعتنائى ندارد.
 و نيز كسيكه حب جاه و شهرت بر دلش مستولى گشته، در همه اعمال و رفتارش از آن منظور و هدف پيروى مى كند، و همچنين است  اغراض دنيوى ديگر كه عمل بنده خالص نگردد تا زمانيكه تمام اين اغراض فاسد كه موجب دورى از حقتعالى است ازدل بيرون رود، بنابراين درجات و مراتب نيت در مردم متعدد و بلكه بيشمار است و بلكه هر انسانى در حالات  مختلف و متفاوت نيتهاى مختلف و متفاوت دارد كه برخى از آنها موجب فساد و بطلان عمل و بعضى موجب صحت و درستى آن و پاره ئى موجب كمال و ترقى آنست.
 آنچه موجب فساد و بطلان عمل است رياى خالص است كه علاوه بر اينكه عبادت را از ثواب ساقط ميكند موجب كيفر و عقاب هم  ميگردد، و اما هرگاه قصد ريا و ضميمه تابع باشد و يا غير از ريا ضمائم ديگرى در نيتش باشد، مانند قصد نظافت وسرد شدن در وضو و غسل تفصيلى دارد (كه حكمش در رسائل فقها موجود است).
 و اما ضميمه نمودن بعضى از مطالب مباحه دنيوى مانند وسعت رزق و طول عمر را جماعتى مبطل دانسته اند، ولى گفتار آنها خالى از اشكال نيست، زيرا گزاردن نماز حاجت و نماز استخاره و تلاوت قرآن و اذكار و دعوات مأثوره، بدون شك عبادتست و بآن امر شده و اين مطالب دنيوى از نتائج آنها ذكر شده است و محالست كه انسان قصد و نيت خود را از آنها خالى كند،زيرا نيت چنانكه دانستى گفتن بزبان