قایلیم و به كارهایى ارزش و بها مىدهیم كه نیت صحیحى پشت آنها باشد. فرض كنید دوستى به هنگام احوالپرسى با شما، الفاظى از قبیل: «فدایت شوم، دوستت دارم، قربانت شوم، دل تنگت بودم و...» را به كار ببرد. اگر شما بدانید این حرفها واقعاً از روى محبت و صمیمیت اظهار مىشود، براى شما بسیار ارزشمند است و متقابلا محبت و ارادت شما به او زیاد مىشود. اما اگر بدانید این حرفها را به منظور فریب دادن شما مىزند و هیچ ارزشى براى این اظهار ارادت ظاهرى او قایل نمىشوید، بلكه انزجار شما از او بیشتر مىشود. عقلا براى ارزشیابى برخى از كارها به ظاهر آن نگاه نمىكنند، بلكه دقت مىكنند كه با چه نیتى انجام شده است.
نماز مىتواند منشأ ترقى انسان به مدارج و مراتبى شود كه حتى تصور آن براى ما مشكل است. بسیارى از اولیاى الهى در اثر نماز به مقاماتى رسیدهاند كه ما حتى از درك و تصور آن عاجزیم.
از سوى دیگر، همین نمازى كه معراج است، مىتواند انسان را به قعر جهنّم بفرستد! این دو اثر متناقض از یك عمل واحد، مربوط به دو نیت مختلف مىشود. یك نیت باعث مىشود نماز، انسان را در ملكوت بالا ببرد، اما همین نماز با نیتى دیگر، انسان را در جهنم سقوط مىدهد.
اینچنین است كه نیت تا این حد مىتواند ارزش عمل را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو معیار ارزشگذارى كارهاى عبادى و روح عبادت، «نیت» است.مهم این است كه عبادت را به چه «انگیزهاى» انجام مىدهیم.
ریا، فاسدكننده نماز
برخى انگیزهها و نیتها همچون ریا و عجب، عبادت را به طور كلى فاسد و