اثر این تفاوت ایمانها در اطاعت و عبادت خدا ظاهر مىشود؛ از ترك معصیت و انجام واجبات و ترك محرمات گرفته تا عمل به مستحبات و ترك مكروهات و دورى از امور مشتبه و این كه چقدر حاضریم داوطلبانه و با میل و رغبت تمام در راه خدا و دین خدا اقدام كنیم.
طىّ مراتب ایمان، به صِرف درس خواندن و تعلیم و تعلّم حاصل نمىشود. در سالهاى دفاع مقدس ما كسانى را دیدیم كه سواد ظاهرى چندانى نداشتند، اما چگونه در مقام اطاعت خدا و پاسدارى از دین او صبورانه، داوطلبانه و با اشتیاق تمام اقدام مىكردند. چه بسیار پدران و مادرانى را دیدهایم كه در مقابل شهادت فرزندانشان و این داغ جان سوز چگونه با گشادهرویى و تسلیم كامل در برابر خداوند برخورد كردهاند.
مشكل قناعت به مراتب پایین ایمان
انسان در ارضاى میلها و خواستههایش هیچ حد و مرزى را نمىشناسد؛ به عبارت دیگر، انسان «بىنهایتطلب» است. حضرت امام در این باره گاهى این مَثَل را بیان مىفرمودند كه: انسان ابتدا آرزو مىكند تا درآمدى به اندازهاى كه لقمه نانى در بیاورد داشته باشد و به قول معروف، به همین مقدار كه سقفى بالاى سرش باشد و آبرویش محفوظ بماند قانع است. اما اگر به این مقدار رسید، كم كم دلش مىخواهد خانه بزرگترى داشته باشد. پس از این كه به آن خانه رسید در صدد بر مىآید وسایل زندگى و رفاهى بیشتر و بهترى تهیه كند. و خلاصه، همینطور آنقدر ادامه مىدهد كه آرزو مىكند همه كره زمین متعلّق به او باشد. خلاصه، خواستههاى انسان «حدّ یَقِف» ندارد و این ویژگى در همه انسانها وجود دارد. حضرت امام(رحمهم الله) از همین جا استدلال مىكردند كه