درس هجدهم:متعلَّق و مراتب ایمان
متعلَّق ایمان در قرائت ماركسیستى و جدید!
یكى از سؤالات مهمى كه درباره ایمانْ قابل طرح است مسأله «متعلَّق ایمان» است. به چه چیز باید ایمان بیاوریم؟ این سؤال از آن جهت مهم است كه براى متعلَّق ایمان هر چیزى را مىتوان فرض كرد. مشركان هم به الهههاى خود ایمان دارند. كسانى هم كه طبیعتگرا و قایل به اصالت ماده هستند به ماده و نظریات مادىگرایانه خود ایمان دارند.
كسانى گفتهاند منظور از «ایمان»، ایمان به هدف است؛ تفاوتى هم نمىكند كه چه هدفى باشد! این سخن به خصوص قبل از انقلاب و از جانب كسانى مطرح مىشد كه گرایشهاى ماركسیستى و ماتریالیستى داشتند. آن روزها هنوز اصطلاح «قرائتها» مطرح نشده بود و به جاى آن، اصطلاح «برداشتهاى خاص» را به كار مىبردند. این افراد به قول خودشان برداشتهایى خاص و نو از قرآن ارایه مىدادند. از جمله این كه مىگفتند منظور از «آمنوا» در قرآن، ایمان به هدف است؛ و هدف ما عبارت است از «برقرارى جامعه تراز نوین توحیدى». منظور آنها از «جامعه تراز نوین توحیدى» همان «جامعه بى طبقه» بود كه در ادبیات ماركسیستى وجود داشت، منتها اینها براى آنكه حرفشان رنگ و لعاب