و گمراهى ما گردد. اگر نگاهتان نگاه ابزارى باشد، به شما بصیرت خواهد داد، و اگر نگاهتان نگاه هدفى و استقلالى باشد شما را نابینا خواهد كرد. نظیر عینكى است كه انسان به چشم مىزند؛ گاهى شما از پشت شیشههاى عینك، افراد و اشیا را مىبینید؛ اینجا عینك كمك مىكند بهتر ببینید. اما اگر كسى به خود شیشههاى عینك نگاه كند، نه تنها به دید بهتر او كمك نخواهد كرد، بلكه چشم او را ضعیفتر مىكند و از دیدن اشیاء مطلوبش بازمىدارد.
اگر انسان از قبلْ زمینههایى را در خود به وجود آورده باشد، با هر مظهرى از مظاهر دنیایى كه روبرو مىشود آن را نعمت خدا مىبیند؛ از این رو با دیدن آن نه تنها غافل نمىشود، كه به یاد خدا مىافتد. اگر انسان در برخورد با مظاهر دنیا مراقب حلال و حرام خدا باشد و وظیفهاى را كه خدا در قبال آن برایش معیّن فرموده انجام دهد، این دنیا اغفال كننده و فریب دهنده نخواهد بود.
نقش «اصل تداوم» در مسیر تزكیه
براى تقویت توجه و دورى از غفلت باید روزانه به طور مرتب برنامهاى داشته باشیم كه طبیعت آن به گونهاى باشد كه ما را به یاد خدا بیندازد. این برنامه مىتواند، دعا، قران، ذكر، نماز شب و چیزهایى از این قبیل باشد. به هرحال باید چنین برنامه منظمى در زندگى روزانه انسان وجود داشته باشد. خداى متعال نیز كه در شبانهروز پنج نماز واجب براى ما مقرر فرموده از همین رو است كه مىداند اگر چنین برنامه منظم و روزانهاى نباشد انسان غافل مىشود. اما علاوه بر نمازهاى واجب، انسان باید یك برنامه عبادت مستحبى منظم هم داشته باشد. اگر انسان خود را مقیّد به نماز اول وقت كرد، كمكم این كار برایش ملكه مىشود و اولِ وقت نماز، خود به خود به یاد خدا مىافتد. در حالى