صفحه ٧٣

گام‌هاى بعدى
پس از ایجاد سؤال دو حالت متصور است. حالت اول این است كه كسانى این سؤال را جدّى و مهم تلقى مى‌كنند و این آمادگى در آنها به وجود مى‌آید كه در پى یافتن پاسخى براى آن برآیند. صورت دوم این است كه به آن بى‌توجهى كنند و با چشم‌پوشى از آن بگویند، ما فعلا كار و زندگى و بسیارى مسایل مهم‌تر داریم!
اگر كسانى این سؤال را جدى گرفته و در صدد یافتن پاسخ آن به تكاپو و تلاش افتادند، این خود زمینه‌اى است كه مشمول رحمت خداوند شوند و در مرحله بعد بیشتر هدایت گردند. فرستادن انبیا و طرح این سؤال از جانب آنها براى ما، یك نعمت الهى است. اگر ما این نعمت را جدى گرفتیم و به دنبال پاسخ رفتیم، خداوند رحمت و هدایت خود را نسبت به ما بیشتر مى‌كند.
و اما اگر كسانى به این طرح سؤال از جانب انبیا بى‌توجهى و اعراض نمودند، در این صورت مستحق عقوبت مى‌شوند. در این‌جا كسانى ممكن است گناهشان فقط در این حد باشد كه متذكر مى‌شوند ولى مسأله را جدّى نمى‌گیرند. برخى گناهشان از این حد بالاتر است؛ آنها متذكر و متوجه هم مى‌شوند كه مسأله بسیار جدّى و حیاتى است، اما با این حال اعراض مى‌كنند. گناه برخى حتى از این هم بالاتر است؛ آنها هم متذكر مى‌شوند، هم اهمیت مسأله برایشان روشن مى‌شود، و هم به پاسخ صحیح مسأله مى‌رسند، اما در عین حال خود را به بى‌خبرى مى‌زنند و طورى زندگى مى‌كنند كه گویى نمى‌دانند خدایى و قیامتى در كار است: وَ إِذا ذُكِّرُوا لا یَذْكُرُون؛(1) و چون تذكر