صفحه ٩٠

جهتى برود كه آن غايت و جهت موجود نباشد؟» «1» به اصطلاح غايتِ مفقود معنا ندارد همچنان كه حركت بدون جهت معنا ندارد. مثلًا وقتى شما مى خواهيد از محل كارتان به خانه برويد، بايد خانه اى واقعاً موجود باشد تا رفتن شما معنا بدهد. عقل وحكمت نشان مى دهد كه غايت مفقود محال است.
اگر بر روى اين قاعده عقلى فكر كنيد، مى بينيد كه اين حرف فيلسوفان كه مى گويند غايت مفقود محال است؛ يك حرف منطقى است. يعنى نمى شود يك جريان طبيعى يا جريان روحانى و يا يك جريان انسانى به سويى حركت كند كه آن سو وآن هدف، موجود نباشد. بنابراين، قبل از اين كه به خانه برسيم خانه اى هست تا ما به آن برسيم. يا قبل از اين كه ما به پيرى برسيم، پيرى به عنوان يك خصوصيت براى روح و جسم ما در عالم هست ولى اين بدن هنوز به اين خصوصيت نرسيده است؛ يعنى آن غايتِ موجود براى اين بدن فعلًا ظاهر نشده است، نه اينكه در عالم هم محقق و موجود نيست. نتيجه اين كه اين حالت جوانى براى كودك، يا پيرى براى جوان، به عنوان غايت به شكل بالفعل در خارج هست، هرچند براى اين كودك يا جوان به صورت بالقوه موجود است.
عقيده شيعه در مورد حضور حضرت مهدى (عج) بر همين مبنا است كه ظهور حضرت در آينده تاريخ است و نه اين كه حضور حضرت هم مربوط به بعد باشد. متأسفانه اهل سنت ومسيحيت و يهوديت از اين قاعده