صفحه ٣٤

پس اين ها داراى حقيقت هستند، و لذا چون براى انسانيت مى توان شدّت و ضعف قائل شد، و گفت فلان آقا از رفيقش انسان تر است. پس انسانيت داراى حقيقت است و هر چيزى كه حقيقت دارد، به مطلقش برمى گردد، همان طور كه مى گوييم وجود به عين الوجود برمى گردد و خداوند عين الوجود است. انسانيت انسان ها هم به عين الانسان برمى گردد و امام زمان (عج) هم عين الانسان است و براى رسيدن به مقام انسانيت فقط بايد به عين الانسان رجوع كرد، همان طور كه همه وجودها از نظر وجودى به عين الوجود يعنى خداوند رجوع دارند و وجودشان را از حضرت حق دارند. به همين دليل هم در دعاهايمان مى گوييم: خدايا بر ما منت بگذار و قلب امام زمان (عج) را از ما راضى كن! «1» خداوند براى اين كه ما آدم شويم، آدميت مطلق را آفريده است، پس هركس كه به امام زمان (عج) نزديك تر است، انسان تر است و هر كه از او دورتر است، از انسانيت دورتر است و در واقع آدم نيست، بلكه ظاهرش، ظاهر آدم است، به همين دليل است كه در روايات داريم هر كه امام ندارد، به مرگ جاهليت مرده است، يعنى در حقيقت انسان نيست و در قيامت به صورت انسان محشور نمى شود، حال كسى كه انسان نيست، هرقدر مى خواهد نماز بخواند، روزه بگيرد و ... ارزشى ندارد (مثل بچّه اى است كه از سر تقليد از بزرگ ترها و بدون شناخت، نماز شب مى خواند.)
روايات شيعه مى فرمايد: در بدو ورود به برزخ اوّل از عقيده سؤال مى شود و بعد از اعمال. اوّل از ولايت و امام سؤال مى كنند بعد از نماز و