صفحه ١٨١

به آن مقام باشد و با تمام وجود نظرتان را از وجودِ محدود خودى و خوديّت آزاد كنيد.

         آب كوزه چون در آب جو شود             محو در وى گردد و او، جو شود

آب كوزه چون نظرش را از كوزه بودنِ خود برداشت و خود را در جوى رها كرد، به واقع متوجه مى شود كه به وسعت جوى در آمده است. پس بايد با تمام وجود مشتاق رؤيت حضرت (عج) باشيم و بفهميم رؤيت آن مقام يعنى چه. حالا اگر حضرت را رؤيت هم نكرديم حداقلِ مطلب اين است كه إن شاءالله قلبمان آماده شده كه حضرت به قلب ما نظر كنند. نظر حضرت يك نظر عادى نيست كه بتوان از آن صرف نظر كرد. نظر قلبى، كثرت بردار نيست چون مجرّد است و امر مجرّد يك چيزش همه چيز است يعنى جامعيّت دارد هر چند شدت و ضعف هم دارد. حالا حضرت حجّت (عج) مطلق تجرّد در مقام انسانى است. پس نظر او نظر جامعِ شديدِ مطلقى خواهد بود كه جامع همه كمالات ممكنه مى باشد، و با نظر او مى توان همه چيز را به دست آورد و راه ديگرى هم وجود ندارد. يعنى مى توان با غيب و با ملائكه ارتباط برقرار كرد ولى از طريقى غير از طريق ارتباط با حضرت حجّت (عج) نمى توان جامع همه كمالاتِ عوالم غيب ومراتب اسماء الهى شد. نظر ملائكه در عين اين كه خوب است اما تمام مقصود ما نيست. چرا كه ما نمى خواهيم مَلَك شويم. ما مى خواهيم آدم شويم و مقام آدميّت مقام اخذ تمام اسماء الهى است و اين مقام را فقط از طريق نظر انسان كامل يعنى حضرت حجّت (عج) مى توان درخواست وتمنّا نمود. همچنان كه براى دست يابى به «ترى» بايد از «عين ترى» يعنى آب