صفحه ١٦٦

عنايت به مطالبى كه بنا است در اين بحث مورد ارزيابى قرار گيرد، إن شاءالله ما را متوجه چنين حقيقتى مى نمايد، تا بتوانيم از انوار عاليه آن وجود مقدس بهره هاى كافى بگيريم.
اصل و باطن اولياء معصوم (عليهم السلام)، قرآن است به طورى كه خود قرآن مى فرمايد: «انَّه لَقُرْانٌ كَريمٌ. فِي كِتابٍ مَكنوُنٍ. لا يَمَسُّهُ الّا الْمُطَهَّرون» «1»
 يعنى حقيقت قرآن كه مكنون و غيرقابل دسترسى است، توسط مطهرون يعنى اهل البيت پيامبر (عليهم السلام) قابل دسترسى و لمس است، و لذا اصل و قلب ولى الله يعنى ائمه معصومين (عليهم السلام)، قرآن است. پس هرچه به مقام ولايت نزديك شويم، به قرآن نزديك شده ايم. در مورد ولى الله، فقط تعبيرها فرق مى كند بدين صورت كه چه بگوييم پيامبريا امام زمان يا سيدالشهداء (عليهم السلام)، در اصل يك حقيقت است.
خود معصومين در مورد اين كه همه داراى يك حقيقت نورى واحدى هستند. مى فرمايند: «خَلْقُنَا واحِدٌ وَ عِلْمُنَا واحِدٌ وَ فَضْلُنَا واحِدٌ وَ كُلُّنَا واحِدٌ عِنْدَاللهِ تَعالي »؛ يعنى خلق و ايجاد ما واحد و علم و فضل ما واحد و همه ما در نزد خداوند تعالى واحديم. و بعد راوى از تعداد امامان از امام صادق (ع) سؤال مى كند، حضرت مى فرمايند: «نَحْنُ اثْناعَشَر هكَذا حَوْلَ الْعَرْشِ رَبِّنا عَزّوَجَلَّ فِي مُبْتَداءِ خَلْقِنا، اوَّلُنا مُحَمَّدٌ وَ اوْسَطُنَا مُحَمَّد وَ آخَرُنا مُحَمَّد» «2»؛ يعنى هر دوازده نفر ما در چنين شرايطى از اول خلقت مان در اطراف عرش پروردگارمان قرار داريم، و اول ما محمّد است و بين ما محمّد است و آخر