صفحه ١٦١

آن چنان به آن ها نزديك كن كه وجود ما سراسر انجام عمل حق گردد و اين حاصل نمى شود مگر با نظر مبارك امام زمان (عج)؛ پس خدايا! قلب مبارك آن حضرت را از ما راضى گردان تا نظر آن حضرت بر قلب ما بيفتد. يا الله!
در آخرين فراز يك نكته دقيقى است كه اجازه دهيد به طور مختصر شرح دهيم، و آن نكته اين است كه هر انسانى يك تعداد بديهياتى در انديشه خود دارد كه آن بديهيات به او كمك مى كنند تا در انديشيدن به خطا نيفتد و همواره براى اثبات صحيح بودن و يا خطابودن انديشه ها از آن ها كمك مى گيرد. مثل «امتناع اجتماع نقيضين» يعنى اين كه انسان به طور بديهى مى داند دوچيزِ نقيض- مثل هستى و نيستى- نمى تواند در يك جا جمع شود. يا به طور بديهى مى دانيم جزء هر چيز از كلّ آن چيز كوچك تر است. اين ها موضوعاتى است بديهى و غير اكتسابى كه خداوند به هر كس داده است.
اين بديهيات و اوليات را از جايى نياموخته ايم، بلكه خداوند براى درست فهميدن به هر انسانى لطف كرده است. حالا بايد متوجه بود همان طور كه در انديشه و تفكر، بديهياتى داريم كه عامل هدايت انديشه و عقل نظرى است، خداوند براى تشخيص عمل درست از عمل غلط، نيز انسان هايى قرار داده كه عين درست عمل كردن اند، يعنى معصوم اند، تا انسان در عمل به آنها رجوع كند و از خطاى در عمل مصون بماند و بايد از خدا خواست تا ما به آنها نزديك شويم تا در درست عمل كردن موفق گرديم. و توجه به چنين مقامى به عنوان امام زمان (عج) و توجه به چنين نيازى يعنى نزديكى به آن حضرت، فلسفه تمام تلاش ها و نيايش هاى شيعه است.