صفحه ١٥٨

را از اين زندگى راحت كند. در حالى كه اگر مى دانست خداوند براى او افق ديگرى را اراده كرده است، اوّلًا؛ تلاش مى كرد تا آن افق تحقّق يابد و آن را هر چه بيشتر دست يافتنى مى كرد، ثانياً؛ چون در راستاى آن هدف متعالى بشرى، تلاش مى نمود، علاوه براين كه از انوار لطيف امام زمانش، همين امروز بهره مى برد، اميد به اين كه آينده اى واقعى، امروز او را از يأسى اين چنين جانكاه نجات مى دهد، براى او نهادينه مى شد.
انتظار؛ سخن بلند بيداردلانى است كه ندا مى دهند چرا ما اسير فرهنگ باطل دنياداران شويم و خود را ببازيم، دنيا بايد رنگ حق به خود بگيرد و به خود آيد.
و در راستاى اين بيداردلى، هر روز، خود را در اردوگاه امام زمانشان احساس مى كنند و در كنار امامشان براى آينده جهان نقشه مى كشند، به طورى كه با امام معصوم، هم احساس خواهند شد. به همين جهت از حضرت باقر (ع) نقل شده است: اگر كسى قبل از ظهور حضرت بميرد ولى نظرش بر امامش باشد و آن امام و آن مقام را بشناسد، مثل كسى است كه در كنار آن حضرت باشد: «... وَ مَنْ ماتَ عارِفاً لِإِمامِهِ كانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقائِمِ فُسْطاطِهِ» «1» يعنى هركس بميرد و به مقام امامش آگاه باشد، همچون كسى است كه در كنار امام و در زير خيمه گاه حضرت به سر برده است.